‌تک‌تیرانداز آمریکایی؛ خوب، بد، زشت

بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا درگیر دو جنگ طولانی دیگر شد. یکی جنگ ویتنام و دیگری جنگ افغانستان و عراق. در این میان صنعت فیلم‌سازی آمریکا (در ژانر یا گونۀ سینمای جنگ)، مثل همیشه بیکار نماند و چرخۀ تولیدش به مدد قصه‌هایی که از دل جنگ بیرون شدند، تداوم یافت.

فیلم‌های زیادی ساخته شدند که به جای پرداختن به زشتی‌های جنگ، تصویری با شکوه از قهرمانان خیالی را به خورد مخاطب دادند، اما حقیقت این است که با پایان جنگ‌ها، قصۀ قهرمانان جنگ نیز به پایان می‌رسد و این درست زمانی است که سکۀ جنگ، روی دیگر خود را نشان می‌دهد؛ تراژدی. و این آغازی‌ست تا سینمای "ضد جنگ" شکل بگیرد.

فیلم‌سازانی مانند فرانسس فورد کاپولا (اینک آخر زمان)، الیور استون (پلاتون) و استنلی کوبریک ( غلاف تمام فلزی)، با نگاه جسورانه و غیرمتعارف‌شان، روی زشت و ضدانسانی جنگ را به خوبی به تصویر کشیده اند. خلاصۀ خط فکری این فیلم‌سازان در آثارشان این است که "جنگ هیچ قهرمانی ندارد".

اما فیلم «‌تک‌تیرانداز آمریکایی» آخرین ساختۀ کلینت ایستوود، فیلمی است زنده‌گی‌نامه‌یی؛ که بر اساس زنده‌گی واقعی یکی از تک‌تیراندازان ارتش آمریکا، «کریس کایل» ساخته شده است. کلینت ایستوود خود هیچ‌گاهی قضاوت صریح و آشکار نسبت به جنگ ندارد. دقیقاً او به جای پرداختن به خود جنگ، ترجیح می‌دهد دربارۀ یکی از شخصیت‌های درون جنگ فیلم بسازد. بدون این‌که در دام احساسات‌گرایی متعارف بیفتد.

فیلم‌ساز مانند یک معمار، شخصیت‌های متفاوتی را در کنار هم می‌چیند و قضاوت را می‌سپارد به مخاطب. این مخاطب است که باید تصمیم بگیرد، چه کسی نفرت‌بار است، چه کسی قابل ترحم، و چه کسی مورد ستایش. ایستوود هر چند فیلم‌سازی مولف نیست، اما به ابزار بیانی سینما مسلط است و می‌داند که چه‌گونه شخصیت‌هایش را در درون قصه، کارگردانی کند.

فیلم از جایی آغاز می‌گردد که کریس کایل به عنوان تک‌تیرانداز باید تصمیم سختی بگیرد. او برای کشتن کودکی که قصد دارد با بمبی به نیروهای آمریکایی حمله کند، باید ماشۀ تفنگ را بکشد. دقت کنیم که فیلم‌ساز، هدف را نه از طریق دوربین فیلم‌برداری که از دریچۀ دوربین تیرانداز به مخاطب نشان می‌دهد. حتا هم‌رزم کریس را به نوعی می‌خواهد از این کار احتمالاً غیراخلاقی (شلیک به کودک) تبرئه کند. جایی که سرباز همراه کریس، به او تذکر می‌دهد که اگر اشتباه کند، چه عواقبی در انتظارش خواهد بود، اما فیلم‌ساز درست زمانی‌که مخاطب را در اوج تعلیق قرار می‌دهد، باز می‌گردد به گذشته، به دورانی که چه‌گونه‌گی شکل‌گیری شخصیت کریس را در خانواده نشان می‌دهد.

پدر کریس سه جملۀ کلیدی به او می‌گوید، انسان‌ها سه دسته اند: دستۀ گرگ‌ها، دستۀ گوسفندها و دستۀ سگ‌های رمه‌. گویا کریس باید برای مراقبت از افراد خانواده (در این‌جا خانواده، به عنوان نماد مردم آمریکا فرض شود) و آن‌که مظلوم واقع می‌شود (گوسفند) یعنی برادر کوچک‌ترش، نقش سگ رمه را داشته باشد. نگاه فیلم‌ساز به دوران کودکی کریس بسیار کوتاه و گذراست، هر چند در همان نگاه کوتاه بخش مهمی از مانیفیست‌اش را بیان کرده است. البته می‌توان آشکارا به علاقۀ فیلم‌ساز به سینمای وسترن پی برد. مشخصه‌یی که نوعی بازگشت و نوستالژی ایستوود را به سینمای وسترن نشان می‌دهد. وسترن بدون تیراندازی و بدون شخصیتی که اهل تگزاس نباشد، وسترن نمی‌شود. گاوچرانی و تیراندازی دو رویایی است که کریس قبل از پیوستن به ارتش، آن را در سر دارد.

شاید برای ایستوود، این فیلم شکل مدرن و دگرگون‌شدۀ فیلم «خوب، بد، زشت» باشد. فیلمی به کارگردانی «سرجیولئونه» و با هنرپیشه‌گی کلینت ایستوود. فیلمی که در آن، ایستوود در دوران جوانی، نقش شخصیت «خوب» فیلم را داشت. همان دسته‌بندی آدم‌ها را- به سه گروه که سرجیو لئونه داشت- اکنون در فیلم تیرانداز آمریکایی هم داریم.

دستۀ آدم‌های خوب: مردم آمریکا و کسانی که در جنگ نیستند، در همین دسته قرار می‌گیرند. شخصیتی که از این دسته نماینده‌گی می‌کند، همسر کریس کایل است. فیلم‌ساز با تدوین هوش‌مندانه و البته موازی، فضای خشن و پرتنش جنگ را به فضای آرام و عاطفی خانوادۀ کریس کایل پیوند می‌زند. گویی خانوادۀ کریس به این دلیل در آرامش به سر می‌برند که در سویی دیگر، او و هم‌رزمانش در حال قربانی‌شدن هستند. از نظر فیلم‌ساز، این دسته از انسان‌ها قابل ستایش و شایستۀ زنده‌ماندن هستند.

دستۀ آدم‌های بد: آن‌چه را که ما در فیلم شاهد هستیم، این است که تمام مردم عراق تروریست هستند و در این دسته قرار می‌گیرند. البته آن‌چه را که به زنده‌گی واقعی سربازی به نام کریس کایل نسبت می‌دهند، این است که او هیچ‌گاهی از مردم عراق تصویری مثبت نشان نداده و همۀ آن‌ها را به عنوان انسان‌های بد معرفی می‌کند، اما سوال این است که آیا فیلم‌ساز هم می‌تواند چنین نگاه کلی‌گرایانه داشته باشد؟

 در حالی‌که برای دراماتیک‌شدن قصه و جذابیت آن، به اصل زنده‌گی‌نامۀ کریس کایل، وفادار نمانده است. به عنوان مثال، در زنده‌گی‌نامۀ کریس کایل، هیچ اشاره‌یی به شلیک به سوی کودک نشده، در حالی‌که فیلم‌ساز، کودک تروریست را خود به فیلم‌نامه افزوده است. مهم این نیست که فیلم‌ساز برای قصه‌گویی چه شگردهایی را به کار می‌بندد. مهم این است که از نظر او دستۀ عظیمی از انسان‌ها، ولو اگر کودک هم باشند، شایستۀ زنده‌ماندن نیستند. شاید یکی از ضعف‌های عمدۀ فیلم، همین نگاه یک‌سویۀ آن باشد.

دستۀ آدم‌های زشت: واضح است که کریس کایل در همین دسته قرار می‌گیرد. صرف نظر از نوع نگاه و قضاوت فیلم‌ساز، بهترین شخصیت‌پردازی ممکن را ما در مورد کریس کایل (با بازی بردلی کوپر) شاهد هستیم و طبیعی هم است. چرا که فیلم نه در مورد مردم آمریکا است و نه هم در مورد جنگ عراق.

 فیلم دربارۀ کریس کایل است. سربازی که عقیده دارد، برای آن‌که خانواده‌اش در آرامش زنده‌گی کند، باید آدم کشت.

اما از آن‌جایی‌که آدم‌کشتن برای خودش توجیه شده، پس شخصیتی است که در مرز خوب و بد قرار دارد. یعنی زشت. او در میان هم‌رزمانش به مردی «افسانه‌یی» شهرت دارد. بسیاری از سربازان به دلیل نقشی که در نجات جان آن‌ها داشته، از او تشکر می‌کنند. در زنده‌گی خانواده‌گی‌اش هم او مردی است، خانواده‌دوست و مهربان، اما واقعیتی که فیلم‌ساز به تصویر می‌کشد، این است که بخشی از زنده‌گی او با کشتن پیوند خورده است.

او نه قابل تقدیر است و نه قابل ترحم و نه حتا قابل کشتن. شاید به همین دلیل است که فیلم‌ساز هیچ علاقه‌یی به نمایش قتل خود کریس کایل به دست یکی از سربازانی که قبلاً در جنگ شرکت داشته، ندارد. در سکانس پایانی، بیننده فقط نگاه منتظر همسر کریس را می‌بیند و بس.

 کریس کایل از یک‌سو شخصیتی تطهیر شده است و از سویی، رکورددار تک‌تیراندازی در ارتش آمریکا، قهرمانی خشن اما مهربان. شاید همین تضادهای شخصیتی او است که بیننده را وا می‌دارد تا هیچ‌گونه قضاوت ارزشی نسبت به کریس کایل نداشته باشد.

نه خوب و نه بد، فقظ زشت.


مشخصات فیلم
نامتک‌تیرانداز آمریکایی(Amarican sniper)
کارگردانکلینت ایستوود
نویسندهجیسون هال (بر اساس کتاب تک‌تیرانداز امریکایی اثر کریس کایل)
بازیگرانبردلی کوپر/سینا میلر
مدت‌زمان132 دقیقه
تاریخ اکران2014

کاندیدای بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اول مرد، در اسکار 2015.

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام