باسط: اروپا آن‌طوری که می‌گویند نیست

«اروپا آن‌طوری نیست که مردم فکر می‌کنند، آن‌طوری که من پیش از رفتن فکر می‌کردم، مثل بطری عسلی که داخلش خالی باشد! آن‌جا هیچ جای مناسبی برای زنده‌گی نیست، برای خودشان خوب است نه برای مهاجر و بی‌سرپناه.» این حرف‌های باسط است. این جوان 17 ساله می‌گوید که یک سال پیش راهی اروپا شد و در ناروی مسکن گزید. اما پس از ماه‌ها از آن کشور اخراج گردید.

با او در یکی از خانه‌هایی ملاقات کردم که چند جوان با هم به کرایه گرفته بودند. می‌گوید یک هفته بعد از رسیدن به ناروی آزمایش شده و در آزمایش 20 ساله تشخیص شده است؛ چهار سال بزرگ‌تر از سن اصلی‌اش.

دولت ناروی پس از آزمایش شش ماه او را به اردوگاه پناهجویان بزرگ‌سال فرستاد و بعداً به یک خانۀ گروهی.

از وضعیت مهاجران حکایت‌های نگران‌کننده‌یی دارد. می‌گوید، رفتارها با مهاجران برخلاف تصور است «حتا برای ملاقات با پزشک باید هفته‌ها انتظار بکشی» و این رفتارها در درازمدت روی وضعیت روحی پناهجویان تأثیری منفی‌ دارد.

جالب‌تر از همه، قضیۀ برگشت باسط به افغانستان است. او می‌گوید، خواب بوده که نیروهای پولیس بیدارش کرده اند و به بازداشتگاه منتقل کرده و سپس او را به زندان انداخته‌اند. به گفتۀ باسط، حتا چند ساعت پیش از ترک ناروی نمی‌دانسته که چه خواهد شد و چرا نیروهای ناروی او را از اردوگاه به بازداشتگاه منتقل کرده اند.

باسط می‌گوید، حتا در زندان فضا را برایش تنگ کرده بودند، پولیس هر لحظه و هر جا او را همراهی می‌کرده و در سلولش که حتا توالت نیز در آن‌جا بود، دوربین نصب بود و تمام کارهایش را زیر نظر داشتند.

به گفتۀ این جوان، او فقط یک امتیاز منفی داشته و می‌توانست تا گرفتن سه امتیاز منفی از دولت درخواست تجدید نظر بدهد، اما دادگاه و دولت ناروی بدون این که نظریاتش را بشنوند، حکم خروجش را صادر کرده و پس از یک ماه زندانی‌ به افغانستان منتقل شده است.

به گفتۀ باسط، مانند یک انسان جانی و خطرناک با او برخورد شده، در حالی که هیچ جرمی مرتکب نشده بود. او می‌گوید، هشت جوان دیگر نیز که همزمان با باسط از ناروی اخراج شده بودند، با او در هواپیما همسفر بودند و دولت ناروی برای هر نفر دو پولیس مقرر کرده بود تا فرار نکنند.

به گفتۀ این جوان، حکومت افغانستان مسبب تمام این مشکلات است و تاکنون هیچ کاری برای بهبود وضعیت مهاجران انجام نداده است. او می‌گوید، حکومت از کشورهای اروپایی خواسته تا مهاجران را اخراج کنند و وعده داده که آنان را حمایت می‌کند و به آنان سرپناه و زمینۀ کار و ادامۀ تحصیل را فراهم می‌سازد؛ اما این وعده‌ها دروغی بیش نبودند.

باسط پس از گذشت یک ماه هنوز نمی‌داند که چه‌ کند. او حتا با خانواده‌اش هم تماس نگرفته است. خانوادهٔ باسط در یکی از ولسوالی‌های غزنی زنده‌گی می‌کند. او پدرش را سال‌ها پیش از دست داده و مادرش نیز از جریان اخراج او بی‌خبر است. می‌گوید که هیچ شماره‌یی از خانواده‌اش ندارد تا با آن‌ها تماس بگیرد و ناامنی هم مانع رفتنش به غزنی شده است.

باسط با پولی که کشور ناروی به او داده با چند تن دیگر در غرب کابل خانه کرایه کرده است. او که در حال حاضر بی‌کار است، می‌گوید: «با تمام‌شدن این پول‌‌ها نمی‌دانم چه کنم؟ شاید دوباره به کشور دیگری بروم.»

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام