نارندا مودی نخستوزیر هند، دیروز (شنبه) برای افتتاح بند سلما به هرات آمد. این دومین سفرِ آقای مودی به افغانستان در شش ماه گذشته بوده است. البته مودی و غنی در این فاصله یک بار دیگر نیز با یکدیگر دیداری داشتهاند. آنها اوایل جوزا/خرداد امسال، برای امضای توافقنامۀ سهجانبۀ بندر ترانزیتی چابهار میان ایران، افغانستان و هند به تهران سفر کردند و در قابی مشترک کنار حسن روحانی، رییسجمهور ایران ایستادند. همۀ این خبرها در کنار یکدیگر نشان میدهد که تحولی اساسی و چرخشی تاریخی در سیاست خارجی افغانستان اتفاق افتاده؛ سیاستی که دیگر در آن اسلامآباد نقش تعیینکنندهیی ندارد و خطوط اساسیِ آن در ارگ تعیین میشود.
بندِ سلما به نام «بند دوستی افغانستان و هند» نامگذاری شده است. نخستوزیر هند یک روز پیش از سفر به افغانستان در این باره در صفحۀ فیسبوکِ خود نوشت: «من برای افتتاح بند دوستی افغانستان ـ هند در هرات به رییسجمهور غنی میپیوندم. این سمبولی از دوستی ما و طلیعۀ امید است». به نظر میرسد آقای مودی در نوشتۀ خود برخی ملاحظات دیپلماتیک را رعایت کرده است، وگرنه باید اذعان میکرد: افتتاحِ بند سلما چیزی بیش از سمبول و نماد، و نشاندهندۀ واقعیتی است که امروز در مناسبات میان کابل و دهلینو شاهد هستیم.
شاید برای درک این واقعیت بهتر باشد به بخشی از سخنرانی رییس جمهور افغانستان در مراسم افتتاحِ این سد اشاره کرد؛ آنجا که آقای غنی به صراحت تأکید کرد: «هند و افغانستان بر خلاف برخی کشورها که پیامشان تخریب و ویرانگری است، پیام سازندهگی و آبادانی دارند». بعید است که ناظران سیاسی سخنرانیِ آقای غنی را خوانده یا شنیده باشند و اشارۀ او به «برخی کشورها» را درنیافته باشند.
آقای غنی در ماههای گذشته کمتر سخنرانییی داشته که در آن از نقشِ اسلامآباد در حمایت از طالبان انتقاد نکرده باشد. اینبار البته نامی از پاکستان به زبان نیاورده است، اما تقریباً تردیدی وجود ندارد که وقتی از «برخی کشورها که پیامشان تخریب و ویرانگری است» سخن میگوید، به همسایۀ جنوبی اشاره دارد. این کنایۀ آقای غنی در حالی است که او در کنار خود نخستوزیر هند را میبیند؛ یعنی همان کشوری که دههها جنگ و تنش سیاسی را با پاکستان تجربه کرده است. همین قضیه، به خودی خود نشان میدهد چه اتفاقِ بزرگی در سیاست خارجی افغانستان افتاده است.
رهبران افغانستان دیگر مسایل داخلی کشور خود را به مسایل داخلی همسایۀ جنوبی پیوند نمیزنند و در عوض بر اساس منافع ملی خود میکوشند در روابط با کشورهای دور و نزدیک تجدیدنظر کنند و شکل تازهیی به آن ببخشند. اوایل جوزا/خرداد، هنگامی که موافقتنامۀ چابهار به امضای رهبران کشورهای ایران، افغانستان و هند رسید، بر همۀ ما ثابت شد که تمامی راهها به اسلامآباد ختم نمیشود و میتوان با تکیه به دیپلماسی فعال، راههای تازهیی را در منطقه برای برونرفت افغانستان از بنبستِ جنگ و توسعهنایافتهگی پیدا کرد. افتتاح بندِ سلما نشان میدهد که نخستین گامها در این راهِ تازه، محکم برداشته شده است؛ همچنان که آقای غنی نیز در سخنرانیاش یادآور شده است: «نسل اول کمکهای هند امروز به پایان میرسد و ما منتظر آغاز نسل دوم این کمکها هستیم.«