مشارکت سیاسی در جریان قرن بیستم گسترده شد و خواستهای متضاد سیاسی مطرح گردید، و شهروندان اقدام به رأی‌دادن، اشتراک در حرکتهای اعتراضی و انقلابی کردند. امروزه اشتراک در انتخابات نشاندهندۀ شکل عمدۀ فعالیت سیاسی بیشتر مردم است. با آن که افراد کمی در اعتراض‌هایی مانند تظاهرات، راهپیماییها، تحریمها، اعتصابها و درگیری با پولیس شرکت میکنند، حرکتهای اعتراضی اخیراً افزایش یافته است. جنبش‌های اقتصادی به دنبال منافع بیشتر سیاست‏گذاری‌های دولت برای اعضای خود هستند. اعضای اتحادیه‏ها به منظور دریافت دست‏مزد بلندتر، خدمات صحی، حقوق بازنشسته‌گی بیشتر و واداشتن حکومت به اتخاذ تصامیمی که منجر به دست‌یافتن به درآمد‏های مساویانه شود، اعتصاب می‏کنند.

اجتماع دهاقین در تلاش تملک زمین بیشترند و شهرنشینان فقیر بر ضد قیمت بلند غذا و کاهش در کمکهزینههای مالی دولتی تجمع میکنند و جنبشهای اشتراکی به انتقاد از خواستهای ملی، قومی و دینی میپردازند. جنبش‏های ملی آزادایخواه برای استقلال از حاکمیت استعماری میکوشند و انجمنهای قومی به دنبال نقش پررنگتر در تصمیم گیریهای حکومت، حتی خود‏مختاری و تجزیه‌طلبی هستند.

گروه‏های دینی-مذهبی مثل انجمن کاتولیکهای رومن و سازمانهای اسلامی طرفدار احیای دینی، در نبرد برای دستیافتن به دستگاه سیاسیِ دینی خالصتر هستند و جنبش‏های جدید حقوق مدنی علیه حکومت متمرکز مرکزی، اقدام می‏کنند و هم‌چنان اجتماعات زنان بر ضد پدرشاهی و مردسالاری گرد هم میآیند.

حرکتهای محلی بر ضد سلطهگری بوروکراتیک که از سوی حکومت سلسله مراتبی به کار گرفته میشود، ایجاد می‎شوند. جنبشهای صلحخواه علیه سربازگیری نظامی، سلاحهای هستهیی و رقابت تسلحیاتی اعتراض میکنند. حرکتهای محیط زیستی به رهبری سبزها و با هدف خلع سلاح، محیط زیست سالم، حفظ حیات وحش، رشد اقتصادی آهسته و اشتراک وسیع جوانان، زنان و مهاجرین کارگر اعتراض می‌کنند.

در جریان قرن بیست، انقلاب در کشورهای اتحاد جماهیر شوروی، چین، ویتنام، کوریا، ایران و کوبا بیانگر برجستهترین نمونههای تحول سیاسی بود که منجر به استیلای قدرت سیاسی از سوی برخی رهبران شد؛ رهبرانی که خودشان را وقف تغییر شکل ساختار‏های اجتماعی-سیاسی و رفتار انسانی کرده بودند.

در 1989 فعالیت نخبه‌گان از بالا و بسیج پوپولیستها از پایین، منجر به از هم پاشیده‌گی  حزب کمونیست در سرتاسر اروپای شرقی گردید. حرکتهای اعتراضی کلیدیترین جنبۀ حیات سیاسی–رابطه میان حاکمان و رعایا – را برمیتافت. حاکمان که مسئولیت ساختن و اجرای سیاست‏های لازمی برای جامعه را داشتند، در اواخر قرن بیستم با مشکلات جدی روبه‌رو گردیدند که به نظر رام‏نشدنی می‏رسید. این مشکلات شامل فقر اقتصادی، از هم پاشیدن حکومت، خشونت همه‌گانی، جدایی نژادی، تعصب مذهبی و انهدام محیطی بود. فشارها حکومت را وا میداشت که این مشکلات را حل کند، رهبران سیاسی با کمبود منابع برای برآوردن توقعات گروههای متضاد، مواجه بودند.

به این ترتیب فقر فزونی گرفت، جنبش‏های اعتراضی علیه اقتدار دولتی بسیج شدند. سیاستگذاران ملی برای یافتن راه حلهای خلاقانه به مشکلاتی که از رعایا–آن‌های که کمتر در پروسه‏های سیاسی دخیل‌اند – ناشی می‏شود، تحت فشار قرار گرفتند.

روابط میان اتباع و حاکم مشمول سه بُعد تحلیلی است: 1- عقاید فرهنگی، 2- ساختار و 3- رفتار.

  • عقاید فرهنگی مقاصد و تفسیرهایی حکومت‏داری [برای توجیه کارکرد‏های حکومت] را تحت شعاع قرار میدهد.
  • شرایط ساختاری بر سازمان‏هایی تمرکز دارد که رهبران سیاسی از طریق آن‏ها اعمال قدرت می‎کنند.
  • بعد رفتاری توضیح می‏دهد که چگونه افراد پیام‏های سیاسی را تفسیر کرده و سازمان‏های سیاسی را به فعالیت وا میدارند.

با استفاده از این ابعاد به عنوان مدلی برای تحلیل مقایسوی، این کتاب به بررسی سه موضوع اساسی در خصوص به همپیوسته‌گی میان اعتراض سیاسی و تغییر اجتماعی میپردازد.

نخست: چرا افراد در فعالیتهای سیاسی – حرکتهای غیر خشونتآمیز، شورشها و انقلابها – شرکت میکنند؟ فرض ما بر این است که اعتقادات فرهنگی، ساختارهایِ اجتماعی-سیاسی و دیدگاههای فردی، انگیزه‏ها و ادراک‏ شکل‌دهندۀ تصمیم برخی افراد و گروهها برای اشتراک فعالانه‏تر نسبت به دیگران است. کدام ارزشهای مشترک و اهداف سیاسی هدایت‌کنندۀ رفتار افراد است؟ فرصتهای ساختاری و اجبارهایی تأثیر‎گذار بر میزان اشتراک افراد کدام‏هااند؟ چه محرکهای شخصی، افراد را بر آن می‏دارند که بر حس بی‏تفاوتیشان غلبه کرده و دست به فعالیت سیاسی بزنند؟

دوم: چرا اشتراک‌کننده‎ها روشهای خاصی را برای دستیافتن به خواستهای‌شان انتخاب میکنند؟ با آن که اپوزیسیونهای سازمان‏یافتۀ رسمی علیه نخبه‌گان سلطه‏گر به ندرت قبل از قرن بیستم ظهور کردند، شورشهای دهقانی، قیام بردهها و طغیانهای قومی در طول تاریخ به وقوع پیوسته است.

علاوه بر آن فقرا در مقاومت‏های سیاسیِ مخفیِ غیر رسمی اشتراک داشتند. آنها گروهِ کوچکی از اقوام، دوستان و همسایهها بودند که به شایعه‌پراگنی علیه ارباب‌های‌شان و نشر نقاشی‌هایی می‌پرداختند که در آن مردم سرکوب‌شده در حال دست‌یافتن به قدرت سیاسی نمایش داده میشد.

هنگام مواجهه با سلطۀ سیاسی، معترضین (aissidents) ناگزیر از انتخاب میان انواع مختلف شگرد­ها بودند: خشن یا مسالمت‌آمیز، آشکارا یا مخفی، سازمانیافته یا خودجوش و مواجهه یا تشکیل اتحاد مشترک با سایر گروهها، احزاب و نهادهای حکومتی.

ما شرایطی را که زمینه را برای تغییر راهبرد حرکت­های اعتراضی از مسالمت‌آمیز – کمپیان انتخاباتی، رأی‌دهی، داد­خواست، مظاهره، تحریم – به [استفاده از] ‏شیوه­های خشنتری مثل تخریب، حملۀ فزیکی و شورش فراهم می­کند به کاوش گرفتیم.

سه: چه پیامد­هایی راهبردی‌یی از فعالیت­های جنبش­های اعتراضی نتیجه می­­شود؟ برنامه­های ملی یک متغییر حایل را میان اعتراضات سیاسی و تغییر اجتماعی به وجود می­آورد.

رهبران و اشتراک‌کننده­ها (معترضان) چقدر مزیت­ها و موثریت راهبرد­های­شان را درک می­کنند؟ اعتراضات چه تأثیری بر سیر تغییرات اجتماعی به­ویژه ارزش­ها و برابری ساختاری دارند؟ چگونه حرکت­های اعتراضی بر توزیع قدرت سیاسی مثل دسترسی وسیع گروه­های مادون به سیاست‌گذاران حکومتی، تأثیر می‌گذارد؟

در تحلیل ما از این مسائل عمومی، نظریۀ فرصت­های سیاسی را فرمول‌بندی کردیم و بعد آن را بر جنبش­های اعترضی تطبیق نمودیم.

به گونۀ نظری، ما فرض را بر این گرفته­ایم که ارزش­های فرهنگی، ساختار­های اجتماعی-سیاسی و رفتار فردی اساس فعالیت­ها و نتایج اعتراضات را تشکیل می­دهند. با این که ابعاد تحلیلی مشخص هستند، این ابعاد برهم­کنش دو سویه را در جهان سیاسی-تجربی نشان می­دهند. با معنادارکردن فعالیت سیاسی و تحریک مردم به اشتراک در حرکت­های اعتراضی، ارزش­های فرهنگی بر فرصت­ها تأثیر می­گذارند. ارزش­ها هم میزان قابل‌قبول‌بودن اهداف مشخص سیاسی را تعیین می­کنند و هم امکان اجرا و نیل به این اهداف را نشان می­دهند. سپس اهداف و توقع پیروزی به تصمیم اشتراک در یک فعالیت اعتراضی رهنمون می­شوند.

از دید ساختاری، قدرت دولت، احزاب سیاسی، گروه­های اجتماعیِ بومی و نهادهای خارجی (سایر دولت‌های ملی، شرکت‌های چند ملیتی، واتیکان) نه فقط مانع اشتراک در حرکت­های اعتراضی مشهور نمی­توانند باشند، بلکه تسهیل کنندۀ فرصت­ها برای اقدام جمعی سیاسی نیز هستند.

سرکوب شدید نظامی و پولیس شاید اعتراضات علیه دولت را به اجبار متوقف کند، همان‌گونه که در خیابان تاینامن در جون 1989 در بیجنگ اتفاق افتاد. اما اگر قدرت اجباری دولت هم­چنان باقی بماند یا به مرور زمان نوسان داشته باشد، معترضان فرصت ابراز نظر را در خصوص سیاست­های دولت به دست می آورند[1].

در چنین شرایط ساختاری، میزان سرکوب حکومت بر نتایجی که توقع دست‌یابی به آن­ها وجود داشت، تأثیر می‌گذارد. تهدید­های مجازات از سوی دولت، افراد بیزار از خطر[2] را از فعالیت[3] باز می­دارد.

افراد با نقش کلیدی که در حرکت­های اعتراضی دارند، ارزش­های فرهنگی را تفسیر و ساختار­های اجتماعی-سیاسی را به­هم متصل می­کنند. رهبران مشخص باور­های فرهنگی را در قالب­های لیبرال، محافظه‌کار، سوسیالیست و برنامه­های دیگری برای فعالیت سیاسی شکل می­دهند.

افراد نهاد­های حکومتی، احزاب سیاسی، گروه­های اجتماعی بومی و سازمان­های بین‌المللی را رهبری می­کنند. همراه با کلان­ابعاد فرهنگی-ساختاری یاد شده، خرده­متغییر­هایی مثل نگرش­های شخصی، ادراک و انگیزه­ها فعالیتهای فردی را شکل می­دهند.

نگرش­ها در خصوص جنبش اعتراضی، رهبران حکومت و سیاست­های ملی بر تصمیم اشتراک‌ در یک حرکت اعتراضی یا خودداری از اشتراک، تأثیر می­گذارد. هم‌چنان نوع و درجۀ فعالیت سیاسی یک فرد از قدرت انگیزه­های وی مبنی بر درک تغییر اجتماعی از پهنۀ سیاسی جان می­گیرد.

درک فرصت­ها–به­ویژه توقع درست­نمایی دست­یافتن به موفقیت–بعضی از افراد را به اشتراک در یک کمپاین اعتراضی، در صورتی که فرصت­ها را برای درک دیدگاه­های سیاسی­شان مطلوب بیابند، رهنمون می­شود.

خلاصه این­که حتی اگر بیشتر مردم به تماشای بازی سیاسی خارج از معرکه بپردازند و تماشاگر غیرفعال باقی بمانند، شمار اندکی، بازیکنان فعالی خواهند بود که از طریق حرکت­های اعتراضی ارزش­های فرهنگی را بازتعریف می­کنند و برای ایجاد تغییرت در نهاد­های حاکم تلاش می­ورزند.

منبع: اعتراض سیاسی و تغییر اجتماعی (تحلیل سیاسی)

نویسنده‌گان: چارلز اف اندریان و دیدوید ای اپتر

برگردان: حشمت خراسانی


[1] این جمله در اصل آن این گونه است: “but if the stat’s coercive powers remain limited or fluctuate over time, protesters gain the opportunity to voice their policy demand" که به دلیل حفظ حق نویسنده لازم دیدیم تا اصل آن را بیاوریم.

[2] Risk-averse indivisuals

[3] Activism

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام