محمدامین 22 ساله باشندۀ ولسوالی شکردرۀ کابل یکی از سربازان کاروان میدانوردک بود. یکونیم سالی از ازدواجش میگذشت. فرزند نخستش پس از تولد از دست رفت و او با خانوادهاش در انتظار فرزند دوم بودند، اما هرگز نتوانست فرزندش را در آغوش بگیرد.
همسر امین بانویی 21 ساله است که پس از شنیدن خبر مرگ شوهرش دچار شوک شده و توانایی صحبتکردن را از دست داده است. مادر این سرباز نیز میگوید که فرزندش فقط سه ماه میشد که به صف نیروهای امنیتی پیوسته بود. او میگوید که اگر رییس جمهور فرزند جوانش را از دست میداد، شاید درکشان میکرد، اما «افسوس که حالا درد آنان را نمیفهمد.»
محمدنذیر، پدر امین نیز که یکی از افسران بازنشستۀ ارتش کشور است، دربارۀ کشتهشدن امین میگوید که فرزندش به حفاظت از جان مردم علاقه داشت و برای دفاع از وطن، به نیروهای امنیتی پیوسته بود.
پدر امین میگوید که حکومت مقداری پول برایشان پرداخت و مراسم فاتحهخوانی را برگزار کرد، اما با این کارها که فرزندشان دوباره زنده نمیشود. او خطاب به دولت میگوید که نباید در نتیجۀ سهلانگاری چند نفر، فرزندان بیگناه این سرزمین طعمه شوند. محمدنذیر از دولت خواهان گذاشتن نقطۀ پایان بر این گشتارها است.
خانوادۀ امین بیشترشان در صفوف نیروهای امنیتی حضور دارند. فرزند دیگر این خانواده هم در ولایت زابل پولیس است.
رویداد کاروان سربازان میدانوردک واکنشهای تندی را در پی داشت. شماری میگویند که این حمله با همکاری برخی از کارمندان دولت رخ داد و حملهکنندهگان پیشازپیش دربارۀ زمان و مسیر سربازان مطلع شده بودند.
با این که حکومت هیأتی را برای بررسی این رویداد گماشت و پس از تکمیل روند تحقیق 10 تن از کارمندان وظایفشان به حالت تعلیق درآمد. با آن هم تاحال چهگونهگی وقوع این حادثه معماست که چرا برای حفاظت از کاروان سربازان ارتش هیچ اقدامی نشده بود؛ در حالی که کشور عملاً در جنگ است.