امضای یادداشت تفاهم استخباراتی با پاکستان، نهادهای دولتی افغانستان را به جان هم انداخته است. واقعیت این است که افکار عمومی افغانستان، به خبر امضای یادداشت تفاهم استخباراتی با پاکستان واکنش جدی نشان داد. امضای این یادداشت تفاهم، با خشم کاربران شبکههای اجتماعی نیز مواجه شد. نهادهای دولتی انتظار نداشتند واکنش افکارعمومی تا به این حد شدید باشد.
حالا هر نهاد دولتی میخواهد از قبول مسؤولیت تنظیم سند یادداشت تفاهم استخباراتی شانه خالی کند. وزارت خارجه این مسؤولیت را نمیپذیرد. شورای امنیت ملی نیز گفت که نقش اصلی را در تدوین این سند نداشته است. پیش از این، رییس اجرایی از زبان سخنگویش اعلام کرده بود که متن کنونی، مورد توافق قصر سپیدار نیست و متن مورد نظر ما در شورای امنیت ملی دستکاری شده است. پس از آن شورای امنیت ملی نیز این گفتهها را رد کرد.
ریاست امنیت ملی، با نشر یک نامۀ خبری اعلام کرد که امضای یادداشت تفاهم استخباراتی با پاکستان را نهایی نمیداند. ریاست امنیت ملی میگوید که این سند باید از چند مرحله بگذرد و در آخر در اختیار سیاستمداران مطرح کشور برای نظرخواهی سپرده شود و پس از تایید رییس جمهور، مورد تایید این نهاد نیز قرار میگیرد.
واقعیت این است که سران حکومت وحدت ملی سیاست جدیدی در قبال پاکستان در پیش گرفته اند. حامد کرزی در زمان حکومتش از پاکستان میخواست که دست از حمایت طالبان بردارد و آنان را به میز مذاکره بکشاند. کرزی همچنان طالبان را با ادبیات نرم و مداراجویانه مخاطب قرار میداد و میگفت که از اتحاد با استخبارات نظامی پاکستان دست بردارند و به روند سیاسی کشور بپیوندند. اما نه پاکستان به حرفهای آقای کرزی گوش داد و نه طالبان.
پاکستان برای کشاندن طالبان به میز مذاکره خواستهایی از حکومت آقای کرزی داشت که آن حکومت آمادهگی برآورده کردن آنها را نداشت. با روی کار آمدن دولت وحدت ملی، ابتکارات تازهیی در روابط خارجی افغانستان از جمله بازخوانی و تغییر رویکرد سیاست خارجی در قبال پاکستان روی دست گرفته شد. رییس جمهور غنی به مقر ارتش پاکستان رفت و با جنرالهای آن کشور دیدار کرد. آقای غنی چند دانشجوی دانشگاه نظامی افغانستان را هم به پاکستان فرستاد تا در آن کشور آموزش نظامی ببینند. رییس جمهور همچنین قرارداد خرید جنگافزار از هند را به حالت تعلیق درآورد. این اقدامات نشان میداد که دولت وحدت ملی از پاکستانستیزی در روابط خارجی فاصله گرفته و میخواهد شیوۀ جدیدی را امتحان کند. کشورهای بزرگ کمککننده به افغانستان از جمله ایالات متحدۀ آمریکا و بریتانیا هم خواستار بهبود روابط کابل ـ اسلامآباد بودند و ظاهراً این دو کشور هم این روزها میان افغانستان و پاکستان وساطت میکنند.
اما مدیریت سیاست جدید در داخل و اطلاعرسانی در مورد آن به افکارعمومی، با مشکل روبهرو است. برخی از سیاستمداران پر نفوذ از این که طرف مشورت سران وحدت ملی نیستند، شکوه میکنند. چندی پیش آقای عبدلرب الرسول سیاف گفت، تغییر روابط خارجی افغانستان بدون مشورۀ با آنچه که او «بزرگان کشور» خواند، «حرام» است. آقای سیاف جلسۀ اخیر رییس جمهور غنی با سیاستمداران افغانستان را نیز تحریم کرد. به نظر میرسد که او بیش از همه، از سیاست پاکستانی حکومت وحدت ملی ناراضی است.
حامد کرزی و همکارانش نیز موافق رویکرد جدید در روابط با پاکستان نیستند. حلقۀ آقای کرزی بر این باورند که «سیاست پاکستانی» افغانستان باید همان چیزی باشد که آنان در پیش گرفته بودند. کرزی در دورۀ ریاست جمهوریاش، سیاست گسترش روابط با هند و گروههای جداییطلب پاکستانی را به شدت دنبال میکرد. تصور آقای کرزی و اطرافیانش این بود که سیاست آنان ابزار فشاری است بر پاکستان، تا ارتش آن کشور در سیاستهایش در قبال افغانستان، تغییراتی بنیادی وارد کند. حامد کرزی از آمریکا و بریتانیا هم میخواست که پاکستان را با اعمال فشار، وادار به نرمش در قبال افغانستان کنند. اما نه آمریکا و بریتانیا فشاری بر روی پاکستان وارد کردند و نه گسترش روابط با دشمنان پاکستان، آن کشور را وادار به تغییر نگرش کرد.
این شکست در روابط منطقهیی نشان داد که سیاست دورۀ حامد کرزی، تجربهیی ناموفق بود؛ بنابراین دولت وحدت ملی باید رویکرد جدیدی را در پیش میگرفت. اما همان طوری که گفته شد، دولت وحدت ملی نتوانست پیش از گذاشتن پروندۀ جدید روابط فیمابین روی میز پاکستانیها، اجماع عمومی در داخل کشور به سود رویکرد جدید سیاسیاش سمتوسو بدهد. سران حکومت وحدت ملی در ابتدا باید حداقل در سطح نخبهگان سیاسی، در مورد چرخش در سیاست خارجیشان یک اجماع عمومی را شکل میدادند. همچنان تمام نهادهای دولتی افغانستان نیز باید با رویکرد جدید همگام میشدند.
هر نهادی که در مورد تغییر سیاست خارجی افغانستان در قبال پاکستان تردید دارد، یا کل روند برایش پرسشبرانگیز است، باید قانع شود. نحوۀ اطلاعرسانی سران حکومت در مورد سیاست جدید افغانستان در قبال پاکستان نیز با اشکالاتی جدی روبروست. رییس جمهور در سخنرانیها و مصاحبههای خود به زبان انگلیسی میگوید که جنگ اعلام ناشدۀ افغانستان و پاکستان باید پایان یابد و دو کشور به صلح پایدار برسند. اما هیچ گاهی حاضر نشده به زبانهای فارسی و پشتو برای مردم افغانستان در مورد سیاست پاکستانیاش صحبت کند.
افکار عمومی در افغانستان نسبت به پاکستان بسیار حساس است. بنابراین سران حکومت وحدت ملی باید در قدم اول افکار عمومی را قانع سازند. نکتۀ دیگر این است که ریسکپذیری در سیاست خارجی، امری معمول است. وقتی حکومتی سیاست خارجی خویش را تغییر میدهد، روشن است که یک رشته خطرات را به جان میخرد. این موضوع نباید زیاد نگرانکننده باشد. اگر پاکستان حاضر به تغییر رفتار نشد، برگشت به سیاست دورۀ حامد کرزی، کار سختی نیست؛ اما سیاست جدید به امتحان کردنش میارزد.