تحقیر و فلاکت‌زدگی؛ سرنوشت افغان‌هایی که از راه «قاچاق» آواره می‌شوند

فقر و بیکاری و تاریکی چشم‌اندازهای آینده، بسیاری از شهروندان را راهی مهاجرت می‌کند. بزرگ‌ترین نگرانی آن‌ها اما، این است که چگونه باید در کشوری غریب و بیگانه برای خودشان کار پیدا کنند؛ بی‌خبر از آن‌که بلای دیگری هم سر راه آن خفته است و آن، چگونگی رسیدن به کشوری دیگر است.

صدیق‌الله باشندۀ کندهار، یکی از این افراد است که چندی پیش نامزاد شد و قرضداری 800 هزار کلدار پاکستانی او را مجبور به ترک وطن کرد.

خانوادۀ صدیق‌الله در گذشته تریاک کشت می‌کردند اما عملیات دولت برای تخریب مزارع تریاک و خشکسالی رو به افزایش این امکان را از آن‌ها گرفت و صدیق‌الله مجبور شد روزانه در بدل 200 افغانی برای دیگران کار کند.

فقر فزاینده و پیامدهای اندوه‌بار آن، سرانجام صدیق‌الله را وادار می‌کند که راه ایران را در پیش بگیرد. او بلافاصله پنج هزار افغانی از خواهر و دامادش قرض می‌گیرد و همراه با دو دوست دیگرش راهی سفر می‌شوند.

در نیمروز برای نوشیدن چای در یک مسافرخانه توقف می‌کنند که سه نفر با لباس بلوچی وارد مسافرخانه شده و سر صحبت را با صدیق‌الله و دوستانش باز می‌کنند. آن‌ها از کار و درآمد عالی در ایران دم می‌زنند و به صدیق‌الله وعده می‌دهند که با صرف 3500 افغانی، بدون هیچ مشکلی او را به زاهدان برسانند.

صیق‌الله و هفت تن دیگر از همراهانش شب همان روز به سوی ایران حرکت می‌کنند. در میانۀ راه، صدیق‌الله را خواب فرامی‌گیرد و دیگر نمی‌داند چه اتفاقی می‌افتد تا این‌که از خواب برمی‌خیزد و متوجه می‌شود که قاچاقبران آن‌ها مسلح‌اند. بدتر از این، آن‌ها با تبدیل چهرۀ ظاهری، مسافران را با سلاح به مرگ تهدید می‌کنند و ناسزا می‌گویند.

با گذشت چهار ساعت از پیاده‌روی پی‌هم مسافران و زورگویی قاچاقبران، بارقه‌های روشنایی به چشم می‌زند و معادله اندکی تغییر می‌کند؛ نه این‌که قاچاقبران دوباره همان آدم‌های مهربانی می‌شوند که دیروز بودند، بلکه تمام‌شان ناپدید می‌شوند، البته با تمام پول و اجناس قابل‌فروش مسافران خسته و ناآشنا.

اما بدترین خاطرۀ صدیق‌الله از این سفر، لت‌وکوب‌شدنش توسط پولیس مرزی است که زندگی را پیش چشمان او سراسر سیاه می‌کند.

این در حالی‌ست که در در فصل همکاری بین‌المللی به‌منظور مبارزه با قاچاق انسان و قاچاق مهاجران از قانون مبارزه با قاچاق انسان و قاچاق مهاجران، مادۀ 27 آمده است: «همکاری در کشف، تحقیق و محاکمۀ مرتکبین جرایم قاچاق انسان و قاچاق مهاجران و گروه‌های سازمان‌یافتۀ ذیدخل در جرایم مذکور با سایر دول، سازمان‌های منطقه‌یی و بین‌المللی، مطابق احکام قانون صورت می‌گیرد.»

برای بررسی ابعاد جرمی آن‌چه بر صدیق‌الله گذشته است، با نیک‌محمد احمدی رئیس عدلیه و منشی کمیسیون مبارزه با قاچاق انسان کندهار گفت‌وگو کردیم. آقای احمدی می‌گوید که خوراندن قرص یا هر مادۀ نشئه‌آور دیگر به مهاجران قاچاق‌شده، خود به‌تنهایی می‌تواند نشانه‌یی از قاچاق انسان باشد و مرتکبین آن به حبس طویل تا هشت سال محکوم می‌شوند.

داستان صدیق‌الله روایت هر روزۀ بسیاری از شهروندانی است که به‌خاطر یک لقمه نان مجبور می‌شوند وطن‌شان را ترک گفته، خطرات راه را به تن خریده و با هزاران توهین و تحقیر و سرافکندگی، در کشوری غریب به هر کاری تن دردهند.

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام