افزایش کودکان کار در هرات؛ «زباله‌های پلاستیکی جمع می‌کنم تا پولی برای خرج فامیل یافت کنم»

از سویی هم، شماری از کودکان در هرات اما می‌گویند که به دلیل وضعیت بد اقتصادی، مجبور شده اند برای فراهم‌کردن هزینه‌های زندگی، از خانه بیرون بزنند و کارهایی مانند پالش کفش، موترشویی، جمع‌کردن زباله‌های پلاستیکی و تکدی‌گری را انجام بدهند.

نان‌آوران کوچک و غم بزرگ؛ «پدرم معتاد است، مجبورم کار کنم»

ساعت از دوی پس از چاشت گذشته، هوا ابری و سرد است، در جاده‌ای در شهرنو کابل، چشمم به کودکی می‌افتد که بوری‌ای از بتری‌های پلاستیکی را روی پشتش انداخته و برای یافتن بتری‌های بیش‌تر، خریطه‌های درون زباله‌دانی را زیرورو می‌کند. او، خودش را وارث معرفی می‌کند و می‌گوید که پدرش معتاد است؛ چیزی که ناچارش کرده، با دو برادر کوچک‌تر از خودش، بار تأمین نیازهای خانواده‌ی ۱۰ نفره‌اش را به دوش بکشد.

کودکان کار در پکتیا: مسئولان زمینه‌ی آموزش را به ما فراهم کنند

هم‌زمان با گسترش بی‌کاری و دامنه‌ی فقر در کشور، صدها کودک در پکتیا از آموزش دست کشیده و به کارهای شاق رو آورده اند. عادل و ذبیح‌الله، دو کودکی که در شهر گردیز، مرکز پکتیا با ترمیم‌کاران موتر کار می‌کنند، به سلام‌وطندار می‌گویند که مجبور اند برای تأمین هزینه‌ی خانواده‌های شان کار کنند.

تلاش برای آگاهی‌دهی؛ دخترانی که برای کودکان قصه می‌خوانند

در میانه‌ی کم‌توجهی‌هایی که به کودکان و ادبیات کودک وجود دارد، گروه کوچکی برای کودکان در مکتب و بیرون مکتب، قصه می‌خواند و درس‌های آموزنده‌ی مکتب را به زبان ساده و کودکانه به آن‌ها بازگو می‌کند. این گروه، زیر نام «ایلنور»، در پایان ۱۳۹۹ از سوی کسانی شکل گرفت که انگیزه‌ی کار در زمینه‌ی ادبیات کودک را دارند. از آن زمان به این ‌سو، این گروه آرام آرام فعالیت‌هایش را گسترش داده است.

کودکان کار: به‌دلیل وضعیت بد اقتصادی مجبور به ترک مکتب‌های‌مان شده‌ایم

کمیشنری عالی سازمان ملل متحد در امور پناهنده‌گان، در توییترش نوشته است که شهروندان افغانستان با بحران مصونیت غذایی جدی روبه‌رو شده‌اند. این نهاد گفته است که شماری از کودکان دانش‌آموز به‌خاطر کار و پشتی‌بانی از خانواده‌های‌شان، مجبور به ترک مکتب‌های‌شان شده‌اند.