شش میلیون شهروند پیش از زمستان در وضعیت اضطراری گرسنگی قرار می‌گیرد

سازمان غذا و کشاوزی ملل متحد و برنامه‌ی جهانی غذا، می‌گویند که با توجه به سطح بلند نیازمندی‌ها در افغانستان، متأثرشدن فرآورده‌های کشاورزی و افزایش بهای خوراکی‌ها، تا ماه نومبر –قوس- سال روان، نزدیک به شش میلیون شهروند این کشور، در وضعیت اضطراری گرسنگی قرار خواهند گرفت.

آگاهان: با وجود کمک‌های فراوان جامعه‌ی جهانی، میزان فقر در افغانستان کاهش نیافته است

کرن دیکر، کاردار سفارت امریکا برای افغانستان، می‌گوید که امریکا در یک سال گذشته حدود ۱.۱ میلیارد دالر به افغانستان کمک بشری کرده است. به گفته‌ی ‌او، امریکا تنها پشتیبان افغانستان در بخش کمک‌های بشری است.

فقر دانش‌آموزان در بدخشان را از مکتب به معدن کشانده‌ است

به‌دنبال تحولات پسین در افغانستان و بی‌کارشدن شماری از کارکنان اداره‌های دولتی، خانواده‌های آن‌ها با فقر و تنگ‌دستی روبه‌رو شده‌اند. شماری از دانش‌آموزان در بدخشان که دو سال پیش سرگرم آموزش‌وپرورش بودند، اکنون در معدن‌های استخراج طلا در این ولایت مشغول نان‌درآوردن‌ هستند.

فقر در افغانستان؛ ۸۸ درصد کودکان دختر از سوی خانواده‌‌های‌شان مجبور به ازدواج شده‌اند

سازمان حفاظت از کودکان یا «Save the Children» در گزارشی گفته که زنده‌گی دختران در یک سال پسین در افغانستان درهم شکسته‌ است. این سازمان افزوده است که دختران از جامعۀ افغانی طرد شده و به فقر و گرسنه‌گی رها شده‌اند.

سبک‌های مُدرن تکدی‌گری

ناداری و فقر می‌تواند پیامدهای بسیاری به‌دنبال داشته باشد که تکدی‌گری برآیند قابل ‌لمس آن است و با گذشت زمان، در حال گسترش است. شهر پُر است از گدایانی که از بام تا شام دست به دامان شهروندان هستند تا پولی به‌دست بیاورند.

روز جهانی مبارزه با کار کودکان؛ کودکان کارگر: فقر ما را مجبور به کار کرده است

شاکر، کودک ۱۴ ساله‌یی که سال‌ها می‌شود در شهر کابل دست‌فروشی می‌کند، می‌گوید سه برادر دارد و هم‌راه برادرانش با رنگ‌کردن کفش و دست‌فروشی، مصارف خانۀشان را تأمین می‌کنند. او می‌افزاید: «پنج یا شش سال می‌شود کار می‌کنم، خُرد بودم کارکردن در بیرون را شروع کردم.»

سونامی گرسنه‌گی در افغانستان؛ نبود امکانات یا کم‌کاری حکومت؟

کابل، این‌ روزها از هر زمانی غمگین‌تر است؛ از در و دیوار شهر فقر می‌بارد. با پیاده‌روی درون شهر، در هر چندقدمی با افرادی روبه‌رو می‌شویم که به بهانه‌های مختلف مثل ناداری، بیماری یا ناتوانی از ره‌گذران پول می‌طلبند.

وقتی «نان» همه‌چیز است!

از موتر پیاده شدم و با دوستم که از پیش قرار گذاشته بودیم، روز را در یکی از کافه‌های پُل‌سرخ گذراندم. هرچند دوست ندارم فقر مانند قارچی وسط حرف‌ها و قصه‌های دوستانۀ‌مان نیز سبز شود، اما رنجی که بیش‌تر از ۹۰ درصد جامعه را زمین‌گیر کرده، چیزی نیست که فراموش شود یا بتوان به ساده‌گی از کنارش رد شد. این فقر، زخمی‌ست در بدن بیش از ۲۴ میلیون شهروند افغانستان که نه به‌زودی آن‌ها را می‌کُشد و نه به زنده‌گی‌کردن می‌گذارد.

پدری در فاریاب دختر ۱۰ ساله‌اش را به‌ فروش گذاشت

پدری در فاریاب دختر ۱۰ ساله‌اش را در بازار شهر میمنه، مرکز این ولایت در بدل ۲۰۰ هزار افغانی به‌ فروش گذاشته است. این مرد امروز با دختر و دو پسرش به بازار شهر میمنه آمده و به‌دنبال خریداری برای فروش دخترش است.

آواره‌گان در جوزجان: گرسنه‌گی و بیماری ما را تهدید می‌کند

چادرهای رنگارنگی که با تار و سوزن به‌هم پیوند خورده‌اند، روایت از خانواده‌های آواره از جنگ در جوزجان دارد که زیر این چادرها تابستان‌های گرم و زمستان‌های سرد را سپری می‌کنند. در کنار زخم‌های جنگ، زخم‌های ناامیدی و ناچاری‌های روزگار را هم تحمل کرده‌اند که دل هر رهگذری را به غم‌ و ماتم می‌نشاند. کودکان قدونیم‌قد با لباس‌ها و پاپوش‌های بهاری به دل زمستان نشسته‌اند و با چشمان پریشان به‌دست هر رهگذری می‌بینند تا با یک وعده غذا از دوردست‌ها برسد.

دست‌فروشان پایتخت از نبود کار و افزایش فقر در زمستان شاکی‌اند

سلیمان، یک تن از دست‌فروشان پایتخت که از بام تا شام برای یافتن لقمه‌نانی در جاده‌های پایتخت کاغذفروشی می‌کند، می‌گوید که به‌خاطر یافتن لقمه‌نانی به کابل آمده است و روزانه بیش‌تر از ۲۰۰ افغانی درآمد ندارد. او می‌افزاید که درآمدش برایش بسنده نیست.

از فروش هفت کودک و شش کلیه در بلخ جلوگیری شد

شماری از خانواده‌های آواره از جنگ ولایت‌های شمالی (سرپل، فاریاب، جوزجان و بلخ) که در اردوگاه/کمپ «یونِت» شهر مزارشریف به‌سر می‌برند، به سلام‌وطندار می‌گویند که به‌دلیل نبود مواد غذایی، فقر اقتصادی و گسترش بیماری‌های گونه‌گون مجبور شدند کودکان و کلیه‌های‌شان را به فروش بگذارند که با میانجی‌گری عالمان دین و یک نهاد خیریه از آن جلوگیری شد.