شهر شبرغان را به قصد مرکز ولسوالی فیضآباد جوزجان ترک کردم و پس از دو ساعت خودم را در مرکز این ولسوالی یافتم. سیمای شهر با آن دیوارهای زخمی قدونیمقدش، هنوز هم روایت از سالها جنگ دارد. به نظر میرسد که طی یکونیم دهۀ اخیر هیچ کاری برای این ولایت انجام نشده است.
در گوشهیی از شهر، مردانی را میبینم که با لباسهای نارنجی و کلاه زرد سرکهای اطراف ولسوالی را بسته و خود مشغول ساخت مکتبی هستند.
فدامحمد 25 ساله، از دادخواهیها و فعالیتهایی حرف میزند که به ساخت یک مکتب در این ولسوالی انجامیده است. او ابراز خرسندی میکند و میگوید امیدواریم با تداوم دادخواهیها بخش زیادی از مشکلات ما بهویژه در زمینهی معارف، رفع شود.
پس از گفتوگو با فدامحمد وارد محوطۀ مکتب شدم، جاییکه جمعی از دختران دانشآموز در آن گرد هم آمده و منتظر اند صنفهای درسیشان آغاز شود.
فرخندۀ 18 ساله، با چادر آبی و چهرۀ گندمی میگوید، دیگر ترس از این نداریم که مبادا روزی سقف کهنۀ مکتب یکباره روی ما فرو بریزد. اما او هنوز هم از مشکلاتی حرف میزند که باقی مانده و از مسؤولان دولتی میخواهد برای رفع آن مشکلات کار کنند. نداشتن میز و چوکی کافی و مناسب یکی از این مشکلات است.
نسیمه سایس، یکی از آموزگاران این مکتب است که دادخواهیهای سال گذشته را در ایجاد ساختمان برای این مکتب موثر میداند و میگوید این اتفاق باعث شده که خانوادهها نیز علاقۀ بیشتری به فرستادن کودکانشان به مکتب پیدا کنند.
شریفه سنگر، مسؤول نهاد مؤسسۀ انکشافی و ظرفیتسازی خانواده، سخنان نسیمه را تأیید میکند اما میگوید هنوز هم باید این دادخواهیها را ادامه داد.
بافت اجتماعی افغانستان و رابطۀ آن با نهاد دولت طوری است که تا زمانیکه خلاهای اجتماعی از سوی مردم نشاندهی نشود، برای پرکردن آنها از سوی دولت هیچ کاری صورت نمیگیرد. بنابراین، دادخواهیهای اجتماعی در زمینۀ حل مشکلات اجتماعی، نقشی سازنده و اساسی دارد.