در سالهای اخیر شماری از زنان -که اغلب تحصیلکردهاند- در بازارهای کابل به کسبوکار پرداختهاند. حمیده خاوری یکی از این زنان است که حالا صاحب یک کتابفروشی است. خاوری میگوید باورمندیاش به استقلال مالی زنان، پای او را به اینجا کشانده است.
بهبهانهی نزدیکی روز ولنتاین یا روز عاشقان، از حمیده خاوری پرسیدم که آیا به این مناسبت افزایشی در مشتریانش مشاهده شده است؟ خاوری با اندوهی نمایان، سرش را به نشانهی نفی تکان داد و بعد، این سخن از سیمون دوبووار را برایم بازگو کرد: «اگر روزی برسد که زن با قدرت دوست بدارد، دوستداشتن برای او همانند مرد سرچشمهی زندگی میشود نه خطری مرگبار.»
رقیه محسنی، فروشندهی دیگری است که وقتی برای تهیهی گزارشم ازش پرسیدم اجازه میدهد عکسش را بگیرم یا خیر، بیدرنگ پاسخ مثبت داد و علاوه کرد که در عکسی که ازش میگیرم، حتمن باید لبخندش هم ثبت شود.
رقیه به این باور است که تعریف جهان برای یک زن خانهنشین و زنی که در بیرون کار میکند، کاملن فرق دارد. او این را زمانی فهمیده که خودش پا به بیرون گذاشته است.
حمیده خاوری، رقیه محسنی، آناهیتا و دیگر زنانی که برای رهاییشان از وابستگی مالی به خانواده، کسبوکاری برای خویش دستوپا کردهاند، باور دارند که اگر زنان به خودشان اعتماد داشته باشند، رسیدن به خودکفایی مالی برای آنها کار چندان دشواری نیست.
با اینحال اما، بهدلیل مردانه بودن بازارهای افغانستان، زنان هنوز نیازمند حمایتی است که از مردها انتظار دارند. بنابراین، مردهایی که این مسأله را درک میکنند، میتوانند بهگونهی بهتری با واقعیتها کنار بیایند.
محمد جعفری دکانداری است که معتقد است وابستگی مالی زنها به مردها نهفقط تا زمانیکه ازدواج نکردهاند، بلکه بعد از آن هم دشوار و طاقتفرسا است. بر این اساس، بهرغم اینکه در جامعهی ما کار و درآمد اساسن امری مردانه تعریف میشود، زنان حق دارند به خودکفایی مالی برسند.