ساکنان منطقۀ سنکر دشت برچی کابل در کنار بسیاری از نعمات زندهگی مدرن، از انرژی برق نیز محروماند. دولت پایههای برق را به این منطقه کشانده، اما از برق خبری نیست. در عوض به آنها صفحات خورشیدی داده تا دستکم خانه را روشن و مبایل را چارج کنند.
برای آنکه بدانم انرژی خورشیدی تا چه میزان توانسته زندهگی این به اصطلاح شهرنشینان را تغییر دهد، به منطقۀ سنکر رفتم. سنکر در گوشۀ پنهان و دورافتادۀ دشت برچی قرار دارد؛ جایی میان شهر و روستا. جادۀ خاکی را پیمودیم. هیچ موتری در جاده نبود که از آن سبقت بگیریم. مردم به دلیل گرانی بهای کرایۀ موتر، پیاده آمده بودند و پیاده میرفتند.
در گوشهیی چشمام به مرد خاکخوردهیی افتاد. طاهر از اهالی همان منطقه بود. پرسیدم که ساکنان سنکر از صفحات خورشیدی استفاده میکند؟ با لبخند پاسخ داد که جز مردم غریب و بیچاره دیگر چه کسی از صفحات خورشیدی استفاده میکند! خواستم بگویم که استفاده از انرژیهای پایدار در حال حاضر در صدر راهبردهای کشورهای توسعهیافته است؛ اما جلو خودم را گرفتم. طاهر ادامه داد و گفت که نانآور خانوادهیی 7 نفری است و در بازار دشت برچی دکان پنچرگیری دارد و میانگین درآمد روزانهاش دوصد افغانی است. با نان و سبزی دستداشتهاش مرا دعوت کرد تا برق خورشیدییی که خانهاش را روشن ساخته ببینم.
خانه نبود؛ چهاردیوارییی بود که در کنج دیوارش یک صفحۀ خورشیدی و یک باطری زیر تابش نور آفتاب قرار داده شده بود. طاهر به صفحۀ خورشیدی اشاره کرد و گفت از این سولر تنها برای روشن یک گروپ و چارج مبایل استفاده میکند. آن طور که طاهر میگوید، روزهای آفتابی صفحۀ خورشیدی خوب چارج میشود؛ اما در روزهای ابری و بارانی، تنها نور شمع یا چراغ نفتی است که سبب میشود اعضای خانواده همدیگر را ببینند.
در چند قدمی خانۀ طاهر با خانمی ملاقات کردم که با دو سطل پرآب به سوی خانه میرفت. شایسته مادر 6 فرزند است و سالهاست که در سنکر سنگر گرفته است. شایسته اما از توزیع شدن صفحات خورشیدی بسیار خرسند است و میگوید که در گذشته همین هم نبود و هفت شب وقت خواب همگان بود؛ چون چیزی برای بیدار ماندن و به تماشا نشستن وجود نداشت.
شایسته هم به پایههای برق اشاره میکند و گلایه دارد که چرا با اینکه سالهاست چشم ساکنان به قامت این پایهها خو کرده، هیچ برقی از آنها نمیگذرد. چنین خدماتی به گفتۀ شایسته، شایستۀ دولتی که دم از توسعۀ متوازن میزند نیست. شایسته باامید از روزهایی میگوید که تمامی چراغهای خانهاش روشن شده و او نیز تلویزیون خریده و به تماشایاش بنشیند.
روایت حال و روز ساکنان سنکر را به وحیدالله توحیدی سخنگوی شرکت برشنا رساندم. توحیدی با حوصله به سخنانم گوش سپرد و سپس از برنامههای شرکت برشنا برای توزیع انرژی برق و صفحات خورشیدی در میان مردم منطقۀ سنکر صحبت کرد. او گفت که توزیع صفحات خورشیدی به خانوادههای تهیدست از برنامههای شرکت برشنا است که به کمک و همکاری بانک توسعهیی آسیایی، در کوتاهمدت عملی شده است.
به باور آقای توحیدی، در حال حاضر این تنها راه مبارزه با تاریکی مطلق است. به گفتۀ وی، بیش از یک هزار صفحۀ خورشیدی تا کنون در سروبی، خاک جبار، دشت برچی و در میان اجتماعاتی از مهاجران بازگشته به کشور توزیع شده است.
اما قدرت ذخیرهیی صفحات خورشیدی در نظر آقای توحیدی به مراتب بیشتر از آن چیزی است که طاهر ادعا کرده بود. به باور آقای توحیدی هر صفحه قدرت ذخیرهسازی 70 ساعتۀ انرژی مصرفی یک گروپ را دارد. او میگوید که شرکت برشنا 33 هزار صفحۀ چهارتختهیی که قدرت روشن کردن یخچال، تلویزیون، ماشین لباسشویی و دستگاههای پختوپز را دارد، به ساکنان مناطق مرزی کشور توزیع کرده است.
مسوولان شرکت برشنا میگویند که در نظر دارند 15 مگاوات برق نهادهای دولتی را با استفاده از صفحات خورشیدی تأمین کنند تا وابستهگی افغانستان به برق وارداتی کاهش یابد.
صفحات خورشیدی با این که مناطق دورافتاده و حاشیهنشین پایتخت و سایر شهرهای کشور را از برق وارداتی محروم ساخته، اما نور و روشنایی را دستکم به یکی از اتاقهای خانه بخشیده و از وحشت زندهگی پیشامدرن کاسته است.