اگر سیارۀ کپتین ب وجود دارد، در آنصورت نزدیکترین سیاره در منطقۀ حیات- جایی که آب میتواند در سطح یک سیاره جاری باشد- یک ستارۀ دیگر میباشد. اما ممکن است این ابرزمین– سیارۀ بزرگتر از زمین- چیزی بیشتر از یک جرقۀ نور ستاره نباشد.
تصویر هنری سیارۀ کپتین ب مستعد برای حیات در مقایسه با زمین. در اینجا سیارۀ کپتین ب به صورت یک دنیای کهنه و پوشیده از اقیانوسهایی دیده میشود که آب در سرتاسر آن از طریق کانالها جریان دارد.
سیارۀ کپتین ب یکی از دو سیارۀ بیرونی است که به تازگی به دور ستارۀ کپتین کشف شده است. اخترشناسان این سیاره را به روش گردش شعاعی بسیار دقیق در پروژۀ جستوجوی سیارهها در صورت فلکی جنوبی سه پایه کشف کردند. ستارۀ مادر این سیاره، یک ستارۀ کمفروغ از نوع کوتولۀ سرخ است که فقط 13 سال نوری از زمین فاصله دارد.
هر دو سیاره نسبت به زمین ما بزرگتر دیده میشوند؛ اما سیارۀ کپتین ب در بین اخترشناسان سروصدای زیادی را به راه انداخته است. زیرا این سیاره در کمربند حیاتِ ستارۀ مادر قرار گرفته و تقریباً پنج برابر جرم زمین وزن و دو برابر زمین ما عمر دارد. بدین معنا که وقتِ کافی داشته تا حیات در سطح آن رشد کند. اخترشناسان با توجه به این واقعیت به عمر آن پی بردند که ستارۀ مادر آن در یک کهکشان کوتوله یا کوچک به وجود آمده و بعد این کهکشان در گذشتههای خیلی دور با کهشکان راه شیری یکجا شده است. بنابراین، سیارههای دور ستارۀ کپتین، پیرتر از خود کهکشان راه شیری اند.
اما بعضی از دانشمندان میگویند که شاید این سیارۀ مناسب قابل حیات، یک سیگنال از فعالیت ستارۀ کپتین باشد.
آیا این سیاره یک شبح است؟
اخترشناسان سیارۀ کپیتون ب را به روش گردش شعاعی کشف کرده اند. این روش به این واقعیت مینگرد که ستارهها در جای خود ثابت نیستند- ستارهها به دور مرکز جرم منظومۀشان در گردش اند و در اثر کشش گرانشی سیارهها تکان میخورند و این تکان در نور ستارهها تأثیری به جا میگذارد که اخترشناسان میتوانند آن را اندازهگیری کنند.
خطوط طیفی یک ستاره- نور تجزیهشده- اگر به سمت آبی تغییر کند، بدین معناست که آن ستاره به سمت ما در حرکت است و اگر به سمت سرخ تغییر کند، یعنی ستاره در حال دورشدن از ماست. اما تغییر نور یک ستاره هم به سمت آبی و بعد به سمت سرخ، نشاندهندۀ وجود یک سیاره به دور آن ستاره است. بنابراین، در اندازهگیریها باید خیلی دقت شود. زیرا لکهها در سطح یک ستاره- مانند لکههای خورشید و دیگر پدیدههای مقناطیسی هم اثرات شبیه وجود یک سیاره را به دور یک ستاره دارند. اما سیگنالهای ناشی از لکۀ یک ستاره یا دیگر پدیدهها در سطح آن در مقایسه به تکانی که یک سیاره بر ستاره وارد میکند، خیلی ضعیف و کم است. در ضمن، با پیشرفت تکنولوژی، اخترشناسان میتوانند کوچکترین جزئیات، کوچکترین سیارات و حتا لکههای ستارهیی را در فاصلههای خیلی دور کشف و همه را از هم تفکیک کنند. در قضیۀ سیارۀ کپتین ب، نشانههای بسیار قوی وجود دارند که نشان میدهند به راستی این سیاره وجود دارد.
پس از بررسی و ارزیابی دادهها دربارۀ سیارۀ کپتین ب، اخترشناسان توانستند دورۀ گردش ستارۀ مادر را مشخص کنند و در نتیجه متوجه شدند، این سیاره در یک مدار «نزدیک و قابل نگرانی» به دور ستارۀ مادر در گردش است. یعنی این سیاره در 48 روز یکبار ستارۀ مادر را دور میزند- یکسال آن 48 روز زمینی- و ستارۀ مادر در این مدت یکسوم مدت زمان گردش به دور محور خود را تکمیل میکند. بنابراین، بعضی از اخترشناسان فکر کردند این سیاره در واقع یک لکه در سطح ستارۀ مادر است.
پس دیگر سیارۀ کپتین ب وجود ندارد؟
خیلیها با این حرف مخالف اند. اگر سیگنالهایی که اخترشناسان به دست آورده اند، به نظر بعضیها یک لکۀ ستارهیی باشد و با ستاره همزمان میچرخد و حتا عمر طولانی هم دارد، نباید فراموش کرد که چنین لکهیی باید هرازچند گاهی از نظر ما ناپدید شود. وقتی به عقب ستاره از نقطۀ دید ما میرود، پس درست برابر نیم مدت زمانی که سیگنال وجود دارد، به همان مدت باید سیگنال ناپدید شود. اما رصدهای تلسکوپی نشان داده که چنین نیست و مدت زمان پدیدارشدن سیگنال با مدت زمان ناپدیدشدن آن- زمانی که سیاره در عقب ستارۀ مادر قرار دارد- بسیار تفاوت دارد. از سوی دیگر، مقایسۀ مدت زمان سیگنالها نمیتواند دلیلی برای ردِ یک سیاره به دور این ستاره باشد. بنابراین، وجود سیارۀ کپتین ب هنوز مورد بحث است. تنها راهحل، ادامۀ رصدها و اندازهگیریهای گردش شعاعی ستارۀ مادر است تا بتوانیم فعالیتهای ستارۀ مادر را با دقت بیشتر اندازهگیری کنیم. خبر خوب دیگر این است که چندین هالۀ نوری پیر و ستارهها در صفحۀ کهکشانی با رفتار مشابه ستارۀ کپتین وجود دارند. مثلاً ستارۀ کیپلر 10 و کیپلر 444 از این دست ستارهها هستند. هرچند در منطقۀ حیات به دور این دو ستاره هیچ سیارهیی وجود ندارد؛ اما به این معنا نیست که شرایط حیات به دور چنین ستارههایی وجود ندارند، بلکه هر ستاره یک محدودۀ مناسب برای شکلگیری حیات دارد، در صورتی که سیارهیی شبیه زمین ما یا سیارۀ کپتین ب در آن محدوده قرار گرفته باشد.