اپیدمی کرونا سبب خلوتی دفترها در سراسر جهان شده و انقلابی در زمینۀ کارازخانه آفریده است. در بهار سال 1822، کارمند یکی از اولین دفترهای جهان (شرکت هند شرقی در هند) روی چوکیاش نشست تا برای دوستش نامه بنویسد. آن مرد از کار در این ساختمان برافروخته بود و اگر میدانست این ساختمان شروعی برای انقلاب صنعتی خواهد بود و سبب تغییر جهان در قرنهای بعدی میشود، مطمئناً کمتر برافروخته میشد. چارلز لمب، به دوستش چنین نوشت: «نمیدانی نفسکشیدن در میان این چهار دیواری هر روز و بدون وقفه و سپریکردن بهترین بخش زندهگی (از ساعت ده تا چهار) چهقدر خستهکننده و ملالآور است.»
جهانی را که آقای لمب در توصیف آن نوشته بود، خیلی وقت پیش پایان یافت. شرکت بدنام هند شرقی با افتضاح تمام در سال 1850 منحل شد و مهمترین میراثش که تسلط استعماری بریتانیا بر هند بود نیز یک قرن بعد نابود شد. با این حال، نامۀ آقای لمب در زندهگی امروزی ما طنینانداز است و مصداق عینی دارد؛ زیرا با وجود فروپاشی دیگر امپراتوریها، امپراتوری دفترها بر زندهگی حرفهیی و مدرن امروز بشر غالب شده است.
ابعاد این امپراتوری جذاب است و جمعیت آن در سراسر جهان به صدها میلیون تن میرسد. این امپراتوری بر افق شهرها تسلط یافته و بزرگترین ساختمانهای آن دیگر نه کلیساهای جامع و معبدها و خانهها که ساختمانهای چند طبقهیی و پر از کارگر است.
این امپراتوری بخش بزرگی از زندهگی ما را در بر گرفته است. اگر شما یکی از پرپشتکارترین شهروندان این امپراتوری باشید، مطمئناً بیشترین اوقات و دوران زندهگیتان را در دفترها و در کنار همکارانتان سپری میکنید تا در کنار همسر، فرزندان و کسان دیگری که دوستشان دارید.
بهار امسال تقریباً در طول یک شب دفترها در بسیاری از نقاط جهان تخلیه شد. نیویارک و پاریس و مادرید و میلان برای مسافرانی آمادهگی میگیرند که هرگز نمیآیند. بالابرهای خالی که تنها با اعلام شمارههای هر طبقۀ ساختمان، بالا و پایین میروند. خنککنندههای آبی و سردکنهایی که کسی از آنها استفاده نمیکند؛ همۀ اینها نشاندهندۀ پایان عمر دفتر و اداره است.
حتی پیش از شیوع ویروس کرونا، حکمروایی ادارات کمی لرزان به نظر میرسید. مجموعهیی از عوامل نظیر افزایش کرایه، انقلاب دیجیتالی و افزایش تقاضا برای کار انعطافپذیر سبب شده تا جمعیت این امپراتوری (امپراتوری ادارات) به فکر کوچیدن به مکانهای متفاوت شوند. بیش از نیمی از نیروی کار آمریکا پیش از این دستکم برای مدتی از راه دور فعالیت میکردند. در طول یک دهۀ گذشته، کار از خانه در سراسر جهان به گونۀ چشمگیری افزایش یافته است. دانشمندان پیشبینی میکردند که چنین فعالیتی بیشتر نیز خواهد شد و هیچ کسی نمیدانست که این اتفاق این چنین زود رخ میدهد.
هنوز زود است بگوییم عمر ادارهها به سر آمده؛ زیرا مثل همیشه شاید احساساتی قضاوت کنیم. با این حال، نباید اجازه دهیم احساسات بر ما غلبه کند. دفترها همواره فضاهایی ناقص بوداند، ادارههایی نظیر شرکت هند شرقی که جزو اولین ادارههای جهان محسوب میشود، بیشتر برای خودنمایی ساخته شده بودند تا برای دیوانسالاری. در اوایل قرن 19، این شرکت یک کتاب حاضری ایجاد کرد تا کارمندان زمان ورود و خروجشان را هر 15 دقیقه یکبار ثبت کنند. آقای لمپ در این مورد نوشته است: «خیلی آزاردهنده است و گاهی اوقات هنگام خواندن روزنامه مجبور میشوم، این حاضری را شش یا هفت بار امضا کنم.»
دفترهای نخستین متعلق به دولتها یا ارگانهای شبهدولتی نظیر شرکت هند شرقی بودند. ادارۀ کشور نیاز به عوامل زیادی دارد که وقتی همۀ آنها به درستی عمل کند، کنترل حکومت سادهتر میشود. با این حال، انقلاب صنعتی همه چیز را دگرگون کرد. زغال سنگ، فولاد و ماشین بخار ماشینهای نساجی بریتانیا را با شتاب تمام به چرخش درآوردند و ریلهای قطار در سراسر شهرها و حومههای آن گسترش یافت. کارگران زیادی با استفاده از قطار در شهرها رفتوآمد میکردند و شهرها تبدیل به مکانهایی برای کار کارگران شدند؛ برخی مشغول پیشبرد کارهای اداری و حرفهیی و برخی مشغول پیشبرد کارهای عادی.
ادارات مالی، حقوقی، خردهفروشی و غیره در سایۀ انقلاب صنعتی به وجود آمدند. کار که زمانی جستهگریخته انجام میشد و فصلی و تابع آب و هوا بود، در عصر انقلاب صنعتی تبدیل به بخش اصلی زندهگی بشر شد.
متحولترین جنبۀ ادارات بیشتر از ساختمان آنها، مدت زمانی است که در آن صرف میشود. چنین امری برای جوامع اولیه بیگانه به نظر میرسید. ماری بیرد، استاد زبان و ادبیات باستانی دانشگاه کمبریج، خاطر نشان میکند که نخبهگان در روم باستان تلاش میکردند بیشتر استراحت کنند. او میگوید، زمان کار و استراحت ما برعکس رومیهاست. فعالیت ما کار محسوب میشود و عدم فعالیت، استراحت؛ در حالی که در روم باستان این امر برعکس بود. رومیها برای کار مجبور نبودند به مکانی خاص بروند، لوازم مورد نیاز آنان به اندازۀ لوازم ما قابل حمل بود و نخبهگان روم از این ویژهگیها سود میبردند.
در قرن بیستم، کسانی که به ایجاد کارخانه اقدام کرده بودند، به ایجاد دفتر رو آوردند. اجزای متحرک در دفترها را انسانهایی تشکیل میدادند که محصول فعالیت خود ادارهها بودند.
ادارات ظاهراً خیلی مناسب به نظر میرسند، اما حضور در دفتر برای بدن مضر است. از آنجایی که بیشتر وقت ما پشت میز میگذرد، کار در دفتر برای بدن مضر است؛ زیرا نشستن زیاد خطر ابتلا به بیماری قلبی و دیابت نوع 2، ابتلا به سرطان و دیگر بیماریهای ستون فقرات را افزایش میدهد.
با این حال، حضور در اداره یا دفتر دارای مزیتهایی نیز است. لوسی کلاوی که مطلبی را در مورد بیهودهگی حضور در اداره برای فایننشال تایمز نوشته است، حضور در اداره را به رفتاری مصنوعی تشبیه میکند. بر اساس نوشتۀ او، با حضور در اداره چنین وانمود میکنیم که لباسهای ما همیشه منظم و مرتب است و رفتارمان همیشه حرفهیی و غیرشخصی، در حالی که زندهگیمان در خانه بسیار متفاوتتر از ظاهرمان در دفتر است.
واقعیت این است که انسانها به ادارهها نیازمندند. استفاده از فضاهای مجازی ممکن است ما را به عنوان موجودی اجتماعی سرِ پا نگه دارد، اما نشستهای ویدیویی مرتبط با کار و فعالیتها، غیرحرفهیی بوده و جذاب نیست؛ زیرا استفاده از اپلیکیشنهای آنلاین نمیتواند جای صحبتهای رودررو را بگیرد. لوسی کلاوی میگوید، آنچه به ما انگیزه داده و سبب حضور ما در دفتر یا اداره میشود، نه نشستن پشت میز کار، بلکه ارتباطاطی است که با افراد داریم.
با تمام این گلایهها، چارلز لمب نیز به چیزی شبیه آنچه در بالا گفته شد، باور داشت. او مطمئناً شهر و دفتر کارش را دوست داشت. او در این باره نوشته است: «با همۀ اینها این چوبِ مردۀ میز است که سبب شده به زندهگی ادامه دهم.»
منبع: اکانومست