طاهر حداد و فتوای منع چندهمسری

دو قرن اخیر شاهد جدال ذهنی و گاهی فیزیکی مسلمانان با مدرنیتۀ غربی بوده. شهروند افغانستان کنونی نیز مجبور است حساب خود را با این پدیده صاف کند؛ دست‌کم در سطح شخصی و فکری. امروزه گروه‌های مختلف به تناسب وضعیت اقتصادی، پیش‌زمینۀ خانواده‌گی و هرآن‌چه که محتمل‌الوقوع است، برخوردهای گوناگونی با ارزش‌ها و پدیده‌های «غربی» دارند. یکی از موضوعات حساس که صحبت درباره‌اش ناگزیر به تقابل سنت و مدرنیته، یا ارزش‌های اسلامی و غربی می‌انجامد، حقوق زن است. شاید هربار که کسی این دو کلمه را به صورت ردبه‌رد بیان کند، یکی با برچسب «غربی» و «بیگانه» به مخالفت برخیزد و جلو بحث بیشتر در این موضوع را بگیرد.

نباید فراموش کرد که جوان مسلمان امروزی نه در تصورات تندروان دینی زنده‌گی می‌کند و نه در توهمات شرق‌شناسان غربی؛ تصوراتی که نمی‌توان در آن از دوگانه‌گی‌های اسلامی/غربی یا عقب‌مانده/پیشرفته گریخت. در جهانی که ما در آن بودوباش داریم، می‌توان همزمان از تجاوزها و تعرض‌های کشورهای غربی در طول تاریخ آگاه بود و در عین حال، به حال جوامع مسلمان نیز نگریست و گریست. می‌توان دانست که وعده‌های غربی و اندیشه‌هایی که اربابان قدرت به کشور ما وارد کرده‌اند ـ آن هم در بسته‌بندی‌های زرق‌و‌برقدار «لیبرالیسم» و «حقوق بشر»، دوای درد ما نیست؛ و می‌توان در عین حال اقرار کرد که ریشۀ اندیشه قرن‌هاست که در بیشتر جوامع اسلامی خشکیده و ما نیاز هرچه بیشتری به گفت‌وگو، پژوهش و ـ در سطح فکری – استحاله داریم.

سخن دراز نشود. در این نوشته تلاش خواهیم کرد تا به موضوعی خاص بپردازیم. موضوع چندهمسری (تعدد زوجات) در بستر حقوق زنان بررسی خواهد شد؛ ولی نه با ابزار اندیشۀ غربی، بل‌که به زبان اندیشۀ اسلامی و پژوهش‌های خود مسلمانان. محدودیت فضا جلو یک پژوهش همه‌جانبه را می‌گیرد؛ ولی ما خواهیم دید که چرا طاهر حداد (1899 – 1935) ـ از شاگردان محمد عبده، که خود شاگرد سید جمال بود ـ فتوای منع چندهمسری را داده؛ تا شاید گفت‌وگویی کلید بخورد و در نوشته‌های بعدی به ابعاد دیگر این مسأله بپردازیم.

طاهر حداد

منبع اصلی برای جواز این مسأله قرآن است و طبیعی‌ست که از قرآن می‌توان برداشت‌های گوناگونی داشت. اما برداشت رسمی دینی این پدیده را مشروع دانسته است. با وجود این تفسیر متعارف و رسمی از قرآن، مسألۀ چندهمسری توسط محمد عبده و شاگردانش به چالش کشیده شده است. روش‌شناسی محمد عبده برای درک بهتری از معانی آیات قرآنی، بر پژوهش دربارۀ سیاق و اسباب نزول هر آیه به قصد رفع شبهه تأکید می‌کند. عبده و شاگردانش بر این بودند که حتا اگر طبقاتی از روحانیون در زمان‌های مختلفی بر سر مسأله‌یی ظنی توافق کرده باشند، باز هم احتمال اشتباه آن‌ها وجود دارد؛ چرا که آنان هم انسان اند و مقید به سیاق و وضعیت تاریخی خودشان. در اسلام تنها وحی قداست الاهی دارد و اگر قطعیتی از خود وحی حاصل نشود، برداشت انسانی به هیچ وجه به تنهایی خود با اعتبار الاهی برابری نمی‌کند.

آیات مورد بحث این‌هایند: سورۀ نساء، ترجمۀ فولادوند

وَآتُوا الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا ﴿۲

و اموال يتيمان را به آنان [باز] دهيد و [مال پاك] و [مرغوب آنان] را با [مال] ناپاك [خود] عوض نكنيد و اموال آنان را همراه با اموال خود مخوريد كه اين گناهى بزرگ است (۲)

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَ رُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا ﴿۳

و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هرچه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آن‌چه [از كنيزان] مالك شده‏ ايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيال‏وار گرديد] (۳)

حداد اشاره می‌کند به وابسته‌گی شدید این آیات به سیاق آن زمان مدینه. بحث چندهمسری، از زمینۀ بحث دربارۀ دخترکان بی‌سرپرست برمی‌خیزد و اجازۀ چندهمسری هم به کسانی داده شده که با یتیمان ازدواج می‌کنند. و گذشته از آن نیز این اتفاق مشروط به عدل است ـ که اغلب رعایت نمی‌شود ـ چون خود چندهمسرداشتن در میان مردم اغلب از بستر دیدی سنتی به زن برمی‌خیزد.

طبیعی است که وحی به صورت تدریجی بر حسب نیازهای مقاطع مختلف نزول کرد. پس این آیات چه چیزی را نشان می‌دهند؟ پژوهش حداد اشاره می‌کند به تعداد قابل توجه کودکان و به ویژه دختران بی‌سرپرست. کودکانی که شاید بر اثر تلفاتی که مسلمانان مدینه در جنگ احد یا درگیری‌های دیگر داشته‌اند بی‌کس شده‌اند. می‌دانیم که در زمان پیامبر دولتی وجود نداشت که به این کودکان بی‌سرپرست رسیده‌گی کند و پیامبر نیز به حسب منصب رهبری خود، نیازمند تدبیر چاره‌یی برای این مشکل بود. زیرا تنهایی برای دختران و زنان عرب، در آن جامعۀ مردسالار شدیداً سخت می‌نمود. چنین شد که جواز به نکاح گرفتن دخترکان بی‌سرپرست ـ البته به شرط بلوغ که آن را فرهنگ جزیره‌العرب تعیین می‌کرد، نه اسلام ـ صادر شد.

حال با درنظرداشت این که از این حکم دینی به قصد شهوت‌رانی و هواوهوس دنیوی سوءاستفاده می‌شود، و پدیدۀ چندهمسری یکی از مناسبات مهم جوامع مردسالار است، به نتیجه‌گیری حداد می‌پردازیم.

در سیاق کنونی که پدیدۀ دولت مسؤولیت تمامی شهروندان بی‌سرپرست را دارد و برای حل این چالش اجتماعی نهادهای مشخصی ـ چون یتیم‌خانه‌ها ـ وجود دارند، نیازی به این نوع ازدواج نیست و بیشتر از آن که به تحکیم عدالت اجتماعی در جوامع اسلامی منجر شود ـ کارکردی که در زمان پیامبر داشت ـ به تحکیم مردسالاری در جوامع اسلامی منتج می‌شود. این در حالی‌ست که اسلام مردسالار نیست، بل‌که انسان‌سالار است. پس آنانی که سودای دین دارند، می‌توانند وظیفۀ دینی خود را با کمک و رسیده‌گی به یتیم‌خانه‌ها ادا کنند.

نباید فراموش کرد که چندهمسری رسمیت‌یافته، اسلامی نیست. پیش از اسلام نیز در میان عرب‌ها وجود داشته است. خداوند برای برده‌داری نیز شرایطی وضع کرده ـ رفتار نیکو، شرایط ازدواج و… ولی این به معنای وجوب برده‌داری نیست. این‌ها راه حل‌هایی بودند که به تناسب امکانات مؤمنان آن زمان، برای چالش‌های آن دوران وضع شدند. نباید این راه حل‌های باستانی را به هر دوره‌یی تعمیم داد. امروز نمی‌توانیم انسان همنوع خود را به برده‌گی بگیریم، یا کسی را تنها به خاطر زن بودن به رسوم کهنۀ اجتماعی و سوءبرداشت‌های تاریخی از دین زنجیر کنیم.

سید جمال‌الدین افغانی از عقب‌مانده‌گی و تجمد شدید مسلمانان رنج می‌برد. اگر بخواهیم پیام او را با ارجاعی به قرآن خلاصه کنیم ـ آن‌چنان که خود او نیز چنین می‌کرد ـ می‌توان به ابتدای آیۀ اول سورۀ رعد اشاره کرد:

إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ

خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آن‌که آنان آن‌چه را در خودشان است تغییر دهند…

این آیه ورد زبان و ملکۀ ذهن بسیاری از شاگردان و ارادتمندان سید جمال بوده و هست. چه بسا طاهر حداد هم در وقت منع چندهمسری به همین آیه می‌اندیشیده است.

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

مطالب مشابه:

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام