«ت
تفنگ
مامای من تفنگ دارد
با تفنگ جهاد میکند»
این چند جمله مربوط کتابهای درسی صنف دوم سالهای پیش است.
در افغانستان کودکانی که دستکم هشت یا نه سال سن داشتند با چنین ادبیاتی بزرگ شدند. افرادی که سالها پیش با چنین ادبیاتی پرورش یافتند، حالا ناخودآگاه به خشونت تمایل دارند، ناخودآگاه ذوق هنریشان به سمت خشونت و جنگ رفته و ناآگاهانه علایقشان با خشونت گره خورده است.
سالهای جنگ و مداخلات خارجیها سبب شد تا کودکان ما چنین بار آیند. در سالهای جنگ و نبرد، به شمول دهها مورد دیگر کودکان نیز به حاشیه رانده شدند و کمتر کسی به آموزش و پرورش آنان توجه کرد، اما حالا با گذشت یکونیم دهه افراد دانشآموختهیی دور هم جمع شدهاند تا برای کودکان داستان بنویسند و از عشق، صلح، صفا و صمیمیت قصه تعریف کنند؛ ادبیاتی به دور از جنگ، خشونت، محرومیت و بدبختی.
همین چند روز پیش چشمم به وبسایت «گهواره» خورد؛ وبسایتی برای کودکان افغانستان. در این صفحه بخشهایی برای داستان، شعر، کارهای خانهگی و سرگرمی اختصاص یافته، بخشی برای فیلم و موسیقی کودکان و ستونی هم برای کتابخانه و دانستنیها. مهمتر از همه در اینجا کتابها و داستانهایی به زبان پشتو هم پیدا میشود.
با این که کاملاً کار این وبسایت تکمیل نشده، اما فضای آن با نقاشیها و تزئین کودکانه، جذاب مینماید.
اما چه کسانی دست به طرح و ایجاد گهواره زدهاند. در این باره با ذبیح مهدی، یکی از بنیانگذاران این صفحه گفتوگو کردم. مهدی میگوید، بیشتر از 31 مترجم، نویسنده، طراح و نقاش از کشورهای مختلف برای طرح و ایجاد این آدرس با هم کار میکنند و تاکنون بیشتر از 60 کتاب داستان کودکانه در این وبسایت منتشر شده است.
کارکرد گروه گهواره در چنین شرایطی که افغانستان عملاً در جنگ قرار دارد و هرازگاهی شاهد انفجار و انتحار است و کودکان رقم قابل توجهی از قربانیان را تشکیل میدهند، قابل قدر است.
مهدی افزایش منابع آموزشی و پرورشی برای کودکان افغانستان و زندهنگهداشتن زبان مادری برای آنان در خارج از کشور را از جمله اهداف عمدۀ گهواره میداند.
مهدی میگوید، اعضای گهواره با برگردان افسانههای کودکانه از سراسر جهان، میخواهند کودکان افغانستان را با جهان وصل کنند.
به گفتۀ مهدی، در بخش محتوای داستان، نقاشی، رنگآمیزی و روانشناسیِ کودک در گهواره، اشخاص خبره و آگاه عضویت این تیم را دارند که هم به شِگردهای آموزشی واردند و هم مسایل تربیتی را عمیق و بنیادی میفهمند.
فراموشم نشود که در این وبسایت پدرومادرها میتوانند برای فرزندانشان کتابهای قصههای کودکان را بازیافت کنند. گهواره هنوز قدمهای نخستش را میبردارد و امید است که این گروه به هدف زیبایشان برسند و کودکان ما که نسلهای بعدی را مدیریت خواهند کرد دید مثبتی داشته باشند و پشت پا بزنند به جنگ و خشونت.
حضرت وهریز، یکی دیگر از بنیانگذاران این گروه در بارۀ ایجاد گهواره میگوید، نسل دوم و سوم ایرانیها، کوریاییها، روسیها، اوکراینیها که هرگز به سرزمین اجدادیشان نرفتهاند، به راحتی به زبان مادری خود صحبت میکنند، اما نسل دوم و سوم ما نه.
به گفتۀ آقای وهریز، عدم تولید کتاب در افغانستان یکی از دلایلی است که زبان مادری در افغانستان رشد چشمگیری ندارد و کودکان در نخستین روزهای آموزشی زبان فارسی و پشتو را برای بیان حرفهایشان ناتوان مییابند.
آموزههای دیروز، امروزمان را تشکیل داد و مردان امروزی را آفرید، و بدون شک آموزههای امروز آینده را شکل میدهد؛ بناً چه زیباست برای کودکان خود شبها قصه بخوانیم و آنها را برای مطالعه تشویق کنیم تا حداقل نسلهای بعدی تمایلی به خشونت و جنگ نداشته باشند.
کارکرد گروه گهواره در چنین شرایطی که افغانستان عملاً در جنگ قرار دارد و هرازگاهی شاهد انفجار و انتحار است و کودکان رقم قابل توجهی از قربانیان را تشکیل میدهند، قابل قدر است. بر بنیاد تازهترین گزارش کمیسیون حقوق بشر، خشونت در برابر کودکان نسبت به گذشته افزایش یافته و به گونۀ میانگین 300 هزار کودک در افغانستان به کارهای شاقه مشغول اند؛ این کودکان عمدتاً از آموزش و پرورش محرومند و هویداست که آیندۀ ناخوشایندی منتظر آنان خواهد بود.