گشایش راه لاجورد چه پیام‌هایی داشت؟

کشورهای توانمند جهان برای رفاه روستاهای دوردست، برنامه‌های میان‌مدت و کوتاه‌مدتی را مطابق نیروی بشری و منابع زیربنایی خویش عیار می‌سازند. این کشورها ظرفیت خویش را نظر به نیازمندی‌های زمان ارتقا می‌دهند تا پاسخگوی فرصت‌ها و چالش‌هایی باشند که در آینده با آن‌ها مواجه خواهند شد.
افغانستان هم دستاوردها و اهداف کلیدی اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود را تا سال ۲۰۲۵ انتخاب کرده است. برای رسیدن به افغانستانی با ثبات، باید برنامه‌های کلیدی سال‌های 2030, 2040, 2050 نیز روشن شود. در نتیجۀ این برنامه‌ها، در میان ادارات دولتی و مردم افغانستان باور و اعتمادی به وجود خواهد آمد که بر مبنای آن خواهیم توانست به وجه درست به اهداف خویش دست یابیم.
هدف عمدۀ این برنامه‌ها تا سال 2030، مبدل ساختن افغانستان به چهاراه منطقه است. سپس فراهم ساختن زمینۀ همکاری شرکت‌های ملی و بین‌المللی برای تطبیق پروژه‌های بزرگ زیربنایی، توسعه‎یی و ساختمانی. برای تحقق این هدف، با توجه به اصول منطقه‌یی و جهانی و بررسی پسزمینۀ کشورهای موفق جهان، از همین حالا باید اصولی را روی دست گیریم که بر مبنای طرزالعمل‌های کاری، بازرگانی و حقوقی ساده و آسان شود.

این تغییرات می‌تواند با آوردن اصلاحات در بخشهای قانونگذاری، قضایی و اجرایی حاصل شود. اصلاحات در این نهادها با توجه به تغییرات رقابتهای جهانی در سی سال آینده سبب توانمندی افغانستان در منطقه و جهان خواهد شد.

خوشبختانه حکومت افغانستان در چهار سال اخیر طرزالعمل‌ها را برای بازرگانان و سرمایه‌گذاران ساده کرده است؛ اما نیاز است این سازوکارها بیشتر از پیش ساده و آسان شود تا بتوانیم در این بازار رقابتی به امکاناتی دست یابیم که کشورهای منطقه و جهان برای رقابت باهم از آن‌ها استفاده میکنند. ممکن است بسیاری از کشورهای همسایه نتوانند مبدل‌شدن افغانستان به چهارراه منطقه را تحمل کنند؛ اما ما میتوانیم در پرتو دیپلماسی موفق و تحقق منافع خویش، منافعی را برای‌‌شان تحلیل و ارایه کنیم که آن‌ها از آن بی‌خبر اند. این راهکار میتواند ما را برای استفادۀ اعظمی از منابع موجود در افغانستان فوق‌العاده کمک کند.

افغانستان در مرحلۀ مدرن‌سازی به سادگی میتواند به هدف برسد؛ به این دلیل که تجارب خط آهن عصری، مترو و ترانزیت عصری پدیده‌های بسیار تازه‌یی‌ هستند و ما نیاز نداریم تا برای از بین بردن زیربناهای پیشین منابع و وقت زیادی ضایع سازیم. ما میتوانیم از طریق آماده‌‌ساختن زیربناها ذهنیتها را تغیر دهیم.

قابل یادآوری‌ست که ابرقدرتهای جهان به تازگی به منابع و موقعیت استراتیژیک آسیا پی برده‌اند. ابرقدرت‌ها به این تفاهم رسیده‌اند که دیگر حمایت از گروه‌های تروریستی نتیجه نمیدهد. آن‌ها برای تضمین منافع خویش خواهان سهم‌گیری استراتیژیک در توسعه همهجانبۀ آسیا هستند. حال این موضوع به ظرفیت کشورها آسیایی بستگی دارد که چگونه خود را با اهداف استراتیژیک ابرقدرتها عیار میسازند و در چارچوب منافع آن‌ها برای منافع خود قیمت گزاف می‌گذارند.

اکنون بیشترین بخش‌های اروپا و دیگر کشورهای توسعه‌یافته از منابع طبیعی بی‌بهره‌ هستند. بیشترین قسمت منابع طبیعی این کشورها برای پیشرفت اروپا مصرف شده است، اما چرا قدرت‌های عصری دنیا میخواهند از فرصتهای آسیا استفاده کنند. مطمئنا هدف آن‌ها این نیست که تنها از روی دلسوزی در روند مدرنسازی آسیا سهم بگیرند، بلکه این کشورها برای خود فرصتهایی را مساعد ساخته‌اند که آسیا بسیار پسان‌تر به آن خواهد رسید. مصروفیت جهان عصری تحقیقات فضایی، تکنالوژی عصری و طب نمونه‌های خوبی هستند که نشان می‌دهند ما به آن‌ها نیاز داریم. ما این نمونه‌ها را از ابرقدرت‌ها تقلید می‌کنیم و با بهای‌گران از آن‌ها می‌خریم.

افغانستان هم دوران ریاست جمهوری محمداشرف غنی در بخشهای اقتصاد رقابتی منطقه‌یی، بازرگانی و توسعه کارهای کلیدی‌یی انجام داده است. حکومت فعلی توانسته است به منظور جذب سرمایه‌گذاری‌ها، رفاه مردمی و بر اساس راهکارهای دفتری و تقنینی  قوانین را سادهتر سازد. اکنون کارهای اداری و مدیریت دفتری تا حدی عصری و کمپیوتری شده است. برای بازرگانان داخلی و بینالمللی اصول روشن و آسان شده، با نهادهای مختلف بینالمللی تفاهمنامه و تعهدنامه‌هایی به امضا رسیده، گرفتن مقام بهتر در ردهبندیهای منطقه‌یی و جهانی، افغانستان را تا حدی با قوانین جهان عصری عیار ساخته است.

افتتاح راه لاجورد در سطح ملی، منطقه‌یی و بینالمللی دیدگاه‌های متفاوت آشکار و پنهانی را به میان آورده است. افتتاح راه لاجورد مطابق پیشبینیها برای جهان و به ویژه منطقه پیامهای جالبی دارد. گاهی رویدادهای کوچکی باعث پدید آمدن اتفاقات بزرگ‌تر میشود، اما افتتاح راه لاجورد اتفاق کوچکی نبود، بلکه برنامه‌های ترانزیتی، اقتصادی، بازرگانی و پروژههای عملی کشورهای منطقه را تحت تأثیر فوقالعاده قرار داد. برنامه‌هایی که بیش از چندین دهه زیر کار بود. پروژههای منطقه‌بی که میلیاردها دالر برای آن‌ها اختصاص داده شده بود و افغانستان در آن سهم نداشت. تمام این پروژه‌ها امروز با افتتاح راه لاجورد تحت تأثیر افغانستان  قرار دارد.

با افتتاح این راه، افغانستان توانست که از مرحلۀ آزمایشی به مرحلۀ عملی برسد. یعنی پروژه‌هایی که بیش از ۱۲۰ میلیارد دالر بودجه دارند، اکنون از پیوستن به افغانستان گپ می‌زنند. اقتصاددانان ایران می‌گویند که پیش از گشایش این راه، باید از آن‌ها هدایت گرفته می‌شد؛ زیرا ایران میخواهد بغاوت‌ها در سیستان را هر طوری که شده خاموش سازد. در سیستان از برکت پروژهها و راههای ترانزیتی روزگار مردم بهتر شده. این پروژه‌ها برای مردم مصروفیت کاری ایجاد کرده است. ایران بیشتر از هر زمان دیگر، مجبور است که از کشورهای منطقه کمک بگیرد. ایران در شرایط فعلی با ابهام اقتصادی و استراتیژیک روبرو است. ایران نگران است که اهمیت استراتژیکی را که آن کشور برای اروپا، چین، روسیه و آمریکا داشت، روزی از دست بدهد و این اهمیت استراتژیک را افغانستانِ پر از منابع طبیعی به دست بیاورد.

در ایران، فقر و بیکاری در حال افزایش است. چارچوب‌های اجتماعی در حال تورم است. انجماد فکری گسترش یافته است. از سوی دیگر، به دلیل تحریم‌های جهانی، این کشور با خستگی سیاسی و راهبردی روبروست. این وضعیت دو راه را پیش پای ایران گذاشته است:

نخست اینکه: این کشور با تجربه از گذشته از برنامههای افغانستان حمایت کند تا به کشورهایی همچون آمریکا نشان دهد که برای ادامۀ انجماد اقتصادی و دیکتاتوری مذهبی موجود با ایران از روحیۀ نرم کار گیرد.

حالت دوم اینکه: اگر ایران برای برنامههای افغانستان که باعث تداوم ثبات چندین دهه‌یی در منطقه میشود، با کمک عناصر تروربستی مانع واقع شود، با زوال سیاسی روبرو خواهد شد. چنانکه آسیا به سوی ثبات اقتصادی، بازرگانی، ترانزیتی و انکشاف در حرکت است، اگر ایران اندکی بیدقتی سیاسی کند، ممکن است به انزوا برود.

پاکستان پیش از پیش با خط مشی و طرزالعمل‌های تخریبی خود به بیماری‌های اقتصادی مبتلا شده است. احتمال دارد که این کشور با بیمیلی چین روبرو شود. متأسفانه پاکستان گشایش راه لاجورد را گذار از پروژه‌هایی می‌داند که این کشور به منظور توسعۀ سی ساله خود با چین آغاز کرده است. پاکستان فکر می‌کند که با گشایش این راه، تمایل چین به افغانستان بیشتر میشود و این تمایل بر تهدیداتی که جدایی‌طلبان بلوچ روی اوضاع این کشور گذاشته است، تأثیر خواهد گذاشت. همین‌گونه، پاکستان از این هم می‌ترسد که افغانستان مواد خام را از خیبر پشتونخواه و بلوچستان به اینطرف خط دیورند انتقال دهد، آن را پس از پروسس به شمال افغانستان بفرستد و سپس به بهای گزافی به اروپا صادر کند؛ به همین دلیل پاکستان در مناطق ذکر شده هیچ نوع پیشرفت عصری و بشری را نمیخواهد. از این رو، باشندگان این مناطق ناگزیر میشوند که به بازار افغانستان رو آورند و این چیزی است که پنجاب نمی‌تواند به باشندگان این مناطق بدهد. پاکستان همچنان نگران است که افغانستان با پروژه استراتژیک راه لاجورد به پاکستان این پیام را برساند که تأثیر استراتژیک افغانستان این امکان را میدهد تا پاکستان را از لیست کشورهای راهبردی آسیا خارج کند.

 به باور چین، گشایش راه لاجورد همچون پروژه «یک کمربند، یک راه» زمینۀ اعتماد و امید را در میان کشورهای منطقه فراهم می‌سازد؛ یعنی عملی شدن پروژۀ بزرگ راه لاجورد، بر پروژۀ بزرگ «یک کمربند، یک راه» چین که برای صد کشور در نظر گرفته شده است، تأثیر مثبت خواهد داشت، اما اگر این باور به چین داده نشود، امکان دارد چین این راه را فقط بدیل به جای پروژه «یک کمربند، یک راه» بداند و این آغاز کشمکشهای ما با چین خواهد بود. در این صورت، مسئولیت بیشتر به دوش وزارت خارجه واگذار می‌شود. ما با تطبیق چنین پروژههای اقتصادی، میتوانیم به کشورهای بزرگی مثل چین اطمینان بدهیم که افغانستان صلاحیت دارد که در پروژه‌های کلان اقتصادی مشارکت داشته باشد و به چهار راه منطقه بدل شود. با این پروژه ممکن است راه برای فرهنگی هموار شود که هماهنگ با نیازمندی‌های عصری، گذشتۀ فرهنگ باستانی ارزشمند ما را احیا کند.

خوشبختانه آمریکا با توجه به رقابت منطقوی، افتتاح راه لاجورد را به دید مثبت نگریسته است. این کشور در این بخش آمادۀ همکاری همهجانبه با افغانستان است. آمریکا میخواهد با هر چیزی که در تحول مثبت افغانستان کمک میکند و وقار آمریکا را در سطح بینالمللی در موقعیت بهتری قرار دهد، همکاری کند. همکاری آمریکا در این بخش نه تنها افغانستان را از بروکراسی  و مسایل حقوقی  و بازرگانی کلاسیک کشورهای مربوط آزاد میسازد، بلکه به افغانستان کمک خواهد کرد که با داشتن یک دوست استراتیژیک با کشورهای منطقه به آسانی به تفاهم برسد. حتا ابرقدرتهای اروپا هم نیازمند این رابطۀ استراتیژیک دوستانه هستند. آمریکا باور دارد که پس از خروج از افغانستان این کشور دوباره آشیانۀ تروریستان خواهد شد، اما اقدامات اقتصادی بزرگ حکومت همانند راه لاجورد نه تنها به افغانها، بلکه به کشورهای جهان این پیام را میرساند که افغانستان امروز، افغانستان پیشین نیست و این کشور ظرفیت مدیریت را پیدا کرده است.

افغانستان باید پروژههایی بسان راه لاجورد، تاپی، کاسا یک هزار و چابهار را از هر گونه تأثیر سیاسی منطقه‌یی دور نگهدارد. این همان چیزی است که وزارت خارجۀ افغانستان و نمایندگان سیاسی افغانستان در کشورهای خارجی آنرا درک کردهاند، شوربختانه، بیشتر دیسکهای وزارت خارجه که برای تعقیب و بررسی تحولات اقتصادی، استراتیژیک و دیپلوماتیک کشورهای منطقه و جهان ایجاد شده بود، از کار افتادهاند. این دیسک‌ها نیاز به اصلاح و تغییر جدی دارند. در این بخش‌ها، مطابق مقررات و قوانین، به کادرهای ورزیده‌ای نیاز است که از پروتوکول منطقه‌یی آگاه باشند تا تغییرات آینده را پیشبینی کرده، آن‌ را به نفع افغانستان برگردانند. برای پیروزی پروژه‌های بزرگ ما باید شعبه‌هایی را ایجاد کنیم که این پروژهها را از بُعد لوژستیکی، حقوقی و قانونی مدیریت کنند.

تمامی کشورهای دوست افغانستان که در توسعۀ افغانستان، ثبات سیاسی، امنیتی و شخصیتی خویش را میبینند، گشایش راه لاجورد برای آن‌ها خوشبینی و باور بزرگی ایجاد کرده است. اینها از آغاز پروژۀ راه لاجورد انگیزه می‌گیرند و به ظرفیت، اصلاح و توسعه افغانستان باورمند میشوند. محمد اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان برای کشورهای رقیب پیام بسیار روشنی داشت. آن اینکه:

شما راههای ما را بسته میکنید، اما ما برای شما راهها را باز میکنیم. شما به روی ما راه آسیای جنوبی را می‌بندید، اما از یاد نبرید که کوتاهترین راه از آسیای میانه تا اروپا از افغانستان میگذرد و شما هم میتوانید از این راه استفاده کنید.

پس از افتتاح راه لاجورد، باید نگرانی‌های منطقه‌یی به طور سیستماتیک حل شوند و منافع افغانستان و انکشافات اقتصادی منطقه با هم گره بخورند. پس از افتتاخ این راه، حکومت افغانستان تلاش می‌کند که برای ثبات دایمی این مسیر، راهبرد ساخته شود. تمام مشکلاتی که پیش از این مشخص شده‌اند، باید از طریق وزارتخانههای مربوطه با کشورهای مرتبط در میان گذاشته و حل شوند. همین‌گونه دولت افغانستان روی این موضوع کار میکند که در میان کشورهایی که در مسیر این راه قرار دارند، زمینۀ پاسپورت آزاد را مساعد سازد. برعلاوه، این حکومت در نظر دارد که از بدخشان تا نیمروز دهلیزهای راهبردی ترانزیتی، فرهنگی و اقتصادی بسازد. در کنار این دهلیز، حکومت افغانستان میخواهد از هرات تا تورغوندی و آقینه، دهلیزهای کلیدی‌یی اعمار کند تا فکرهای عقبمانده به کمک زیربناهای عصری با نیازهای زمان عیار شوند.

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام