برگزاری انتخابات شش میزان از یک نظر شباهت زیادی به یک معجزه دارد؛ نه دور گفتوگو میان نمایندهگان ایالات متحدۀ آمریکا و گروه طالبان در قطر، احتمال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را بسیار کاهش داده بود. محافل سیاسی در کابل با وصف دیدگاههای متضاد در مورد صلح و انتخابات، در مورد عدم برگزاری انتخابات همنظر بودند، به همین دلیل بسیاری از سیاستمداران صلاح را در حمایت از روند گفتوگوهای صلح جستوجو کردند که اکنون نیز گروهی به رهبری حامد کرزی این امید را از دست نداده است.
گروهی از سیاستمداران به رهبری محمداشرف غنی به برگزاری انتخابات به مثابه یک شانس ضعیف دل بسته بودند. محاسبۀ آنان این بود که با کوبیدن به طبل انتخابات، نقششان را در معاملۀ احتمالی تثبیت کنند و از اینرو آمادهگی برای برگزاری انتخابات را به عنوان مصداق درست مدعا تبلیغ کردند. هرچند در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری عوامل متعددی نقش داشت، اما عامل قاطع آن، کنارکشیدن ایالات متحده از گفتوگوهای صلح با طالبان و عدم امضای موافقتنامۀ صلح با این گروه بود.
توقف گفتوگوها میان طالبان و آمریکاییها به سود مردم افغانستان است، زیرا تداوم گفتوگوها و توافق با این روند، طالبان را حاکم افغانستان میساخت و در این صورت زندهگی در سایۀ حکومت تئوکراتیک به مراتب دشوارتر از وضعیت نامطلوب امروز بود.
برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به ذات خود اتفاق خوبی بود، زیرا میکانیسم دموکراسی در حال حاضر بهترین روش برای انتقال قدرت بشر است. هرچند میزان مشارکت در چهارمین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان پایین بود، اما نتیجۀ حاصل از این میزان مشارکت در صورتی که به تصمیم مردم احترام گذاشته شود، به مراتب بهتر از نتیجهییست که طالبان یا هر گروه دیگری از شورای حلوعقد به دست میآورند و آن را به عنوان بهترین میکانیسم میشناسند. برآیند میکانیسم طالبان برای افغانستان ملاعمر، ملامنصور و ملاهبتالله بود و هیچگاه نتیجهیی بهتر از این نخواهد داشت.
به هر حال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با وصف کاستیهای فراوان آن از سوی جناحهای سیاسی، نهادهای بینالمللی و رسانهها گامی پیروزمندانه ارزیابی شده، اما نباید برگزاری انتخابات شش میزان را به عنوان قلۀ آخر پیروزی تصور کرد. در بسیاری از کشورهای جهان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به عنوان بخش مشکل و نهایی روند انتخابات محاسبه میشود، چون همزمان با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، نتایج آن منتشر شده و قالِ قضیه نیز کنده میشود.
اما در افغانستان بخش دشوار کار پس از برگزاری انتخابات آغاز میشود، فرایند پیچیده و بروکراتیک برای شفافیت انتخابات، حجم وسیع از مداخلۀ سیاسی در روند کاری کمیسیون انتخابات، فرهنگ تطمیع و تبارگرایی مرسوم در افغانستان و عدم احترام به دموکراسی موانع و چالشهای فراروی این روند در افغانستان است. اعلام پیروزی پیش از وقت از سوی شماری از نامزدان انتخابات ریاست جمهوری، تأخیر در جمعآوری مواد حساس انتخاباتی از ولایات، تنازع بر سر آرای بایومتریکی و غیربایومتریکی اما مقدمۀ ناخوشی از یک پایان ناگوار است.
در سال 2014 هنگامی که بنبست انتخاباتی به وجود آمد، با تشکیل حکومت وحدت ملی به همت ایالات متحدۀ آمریکا پلی برای عبور از بحران زده شد. دولت ایالات متحده در آن هنگام برای افغانستان گزینهیی جز تدام دموکراسی نداشت. آمریکاییها هنوز امید را از دست نداده بودند و از جانب دیگر در رأس هرم قدرت مرد آرمانگرایی به نام بارک اوباما قرار داشت. اکنون این زمینه محدود شده است. سکان قدرت در ایالات متحده در دست مردم عوامگرا و بیپروایی افتاده که حتی به منافع درازمدت و سیاست سنتی ایالات متحدۀ آمریکا اعتنایی ندارد. او راه خود را میرود و نسخۀ منحصر به فرد خود را دارد. گفتوگوی نمایندهگان ایالات متحدۀ آمریکا با طالبان و توافق صلح با این گروه چیزی نبود، جز تسلیم افغانستان به دست طالبان.
رئیس جمهوری ایالات متحدۀ آمریکا زیر فشار سیاستمداران، ارتش و بخش استخباراتی مجبور به عقبنشینی شد. او با سپردن افغانستان به دست طالبان و تباهکردن این کشور فاصلۀ اندهکی نداشت، با وصف آن که او دیدار با رهبران طالبان و امضای موافقتنامۀ صلح را لغو کرد، اما در پی بهانهییست تا منتقدان و مخالفان داخلی را قانع کند که راهی جز خروج و سپردن افغانستان به دست طالبان وجود ندارد.
همزمان، دولت ایالات متحدۀ آمریکا پلهای ارتباطی با طالبان را قطع نکرده است. زلمی خلیلزاد در واپسین سفر نمایندهگان طالبان از قطر به پاکستان با آنان دیدار کرد و از سوی دیگر افراد نزدیک به طالبان گفتهاند که در گفتوگوهای احتمالی، موضع این گروه برگرداندن ایالات متحده سر قرار قبلی است. این پیشفرض که آمریکا بار دیگر گلیم رسوایی به بزرگی 2014 را جمع خواهد کرد، توهم به نظر میرسد و سیاستمداران نباید آن را به عنوان راه نجات محاسبه کنند.
رئیس جمهور ایالات متحدۀ آمریکا و نزدیکانش در کمین فرصت نشستهاند تا به محض کلیدخوردن بنبست انتخاباتی، راه گفتوگو را از سر بگیرند و به این بهانه راه منتقدان و مخالفان داخلی را سد کنند. دونالد ترامپ در پی دستاورد ملموسی در ارتباط به طولانیترین جنگ ایالات متحده است تا با توسل به آن در انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری، رأی مردم را به دست آورد و با این وضعیت پیشزمینههای بحران انتخاباتی به چشم میخورد و اگر سیاستمداران افغانستان نتوانند با هم توافق کنند، جمهوریت، دموکراسی و دستاوردهای 18 سال اخیر بر باد خواهد رفت.