تنها فقر و جنگ و بیکاری نیست که پای جوانان را به مهاجرتهای نامنظم میکشاند، بلکه در شماری از موارد، افراد صاحب شغل نیز برای دستیابی به امکانات و زندهگی بهتر، خطر مهاجرت نامنظم را به بهای جان خود قبول میکنند و راه دراز مهاجرت را در پیش میگیرند.
نصرالله، جوانیست که برای دستیابی به زندهگی بهتر شغل خود را ترک میکند و با مصرف پول فراوان همراه خانوادهاش راه مهاجرت نامنظم را در پیش میگیرد. نصرالله با خانم و سه فرزندش نخست روانۀ ایران میشود. همانند دیگران، نصرالله نیز روایت مشابهی از فریب قاچاقبران و دشواریهای مسیر پر خطر مهاجرت نامنظم دارد.
نصرالله میگوید: «پس از چندی انتظار در ایران، راه سفر به ترکیه را در پیش گرفتیم و در موتری که ظرفیت انتقال پنج تن را داشت، دوازده تن سوار شدیم و راه افتادیم.» او از شبهای ترسناک و دشتهای بیکس روایت میکند و میگوید: «در یکی از شبها با 52 تن از همراهانمان که زنان مسن نیز جزئی از قافله بودند، به سوی مرزهای ترکیه رفتیم. کودکان در بیابان بیسر و ته از فرط تشنهگی و خستهگی راه، فریاد بیچارهگی و درماندهگی سر میدادند و ما به عنوان پدران و مادران جز تحمل فریادهایشان کاری از دستمان ساخته نبود.»
به قول نصرالله، زمانی که آنها به منطقۀ ارومیه (مرز میان ایران و ترکیه) میرسند، ناگهان هدف شلیک گلوله قرار میگیرند. قاچاقبران پول و وسایل گرانبهای مسافران را میقاپند و از مسیر دیگری خودشان را به جای امن میرسانند. در وسط گلولهباری فقط زنان و مردان مسن میمانند و چند اسبی که قاچاقبران برای انتقال توشۀ راه مسافران، با قافله یکجا کردهاند.
این مهاجر میگوید: «ساعت دوازدهونیم شب بود که آسمان غرید و باران شد. پسرم را با توشۀ سفر در پشت بستم و دست همسرم را که مریضی شکر دارد، گرفتم و یک ساعت پیاده رفتیم. باران آنقدر تند میبارید که دیگر هیچیکمان یارای قدمزدن نداشتیم. همسرم میگریست و فرزندم فریاد سر میداد. قاچاقبران گفته بودند که نود دقیقه تا مقصد راه است، ولی ما چند نود دقیقه سفر کردیم و به مقصد نرسیدیم.»
نصرالله پس از تحمل رنج فراوان و راه دراز سفر و تاراج اموالش از سوی قاچاقبران به ایران بر میگردد و از آنجا از سوی پولیس ایران به افغانستان رد مرز میشود. او میگوید که در راه این سفر بیسرانجام تمام داراییاش را از دست داده است.
نصرالله حالا در کابل زندهگی میکند و در پی کاریست تا زندهگیاش را اندکی سر و سامان بدهد.
نایب فیروززاد، رئیس حمایت حقوق بشر وزارت عدلیه در رابطه به قاچاق انسان میگوید، برای جلوگیری از افزایش مهاجرتهای نامنظم، این وزارت استراتیژی 5 ساله را پیاده کرده است و به زودی اجرایی خواهد شد.
روحالله شیخزاده، رئیس ادارۀ مرکز معلومات مهاجرین میگوید که این وزارت برای بازگشتکنندهگان سهولتهایی را فراهم کرده است تا چندی به زندهگی عادیشان ادامه بدهند.
امید برای داشتن یک زندهگی نسبتاً آرام و به دور از توهین و تحقیر اجتماع سبب شده است تا اکثریت جوانان و نوجوانان کشور راه سفر غیرقانونی را در پیش بگیرند و با قبول رنج بیانتها به کشورهای اروپایی و آمریکایی سفر کنند. به گزارش سازمان مهاجرت از هر سه شهروند افغانستانی یک تنشان زندهگی را قمار میزنند و به به گونۀ غیرقانونی مهاجرت میکنند.