کودکان و نوجوانان زیادی همه ساله از ایران رد مرز شده و به شهرک مرزی اسلام قلعه فرستاده میشوند. خرید و فروش کودکان، بیگاری، بدرفتاری، شکنجه و تجاوز جنسی برای پناهجویان و پناهندگان افغانستان، در ایران تبدیل به امری معمول شده است.
احمدشاه کودک 15 سالۀ کندزی است که به تازگی با چند کودک هم سنوسالش از ایران رد مرز و وارد اسلام قلعۀ هرات شده است.
گریز از فقر و بیکاری و رسیدن به مدینۀ فاضلهیی که در مخیلۀ بسیاری نقش بسته، احمدشاه را واداشت تا به هر وسیلهیی 6 هزار افغانی جمع کرده و با کولهباری از امید و آرزو راه سفر در پیش گیرد.
سرانجام این کودک با 30 تن از همسفراناش که بیشترشان کودک بودند، پس از 37 روز پیادهروی و گذر از مسیرهای دشوار به ایران رسید.
آنها در مسیر راه چندینبار میان قاچاقبران انسان دستبهدست شده و به فروش میرسند.
او میگوید، وقتی به یکی از شهرهای مرزی ایران رسیدیم، قاچاقبران ما را به مکانی انتقال دادند که نمیفهمیدیم کجاست. آنها ما را شکنجه و لت و کوب میکردند و از ما میخواستند به خانوادههای خود تماس بگیریم تا به قاچاقبران پول تهیه کنند. آنها ما را تهدید کردند که اگر پول تهیه نکنید، ناخنها و دندانهای تان را میکشیم و به روی تان تیزاب میریزیم. تا سه روز ما را گرسنه و تشنه نگه داشتند.
با آنکه غرور مردانهاش به او اجازه نمیدهد تا خاطرات تلخ گذشتهاش را بر زبان آورد، با لحنی اندوهبار میگوید که بارها شاهد تجاوز جنسی به کودکان پناهجو بوده است.
احمدشاه پس از رسیدن به مقصد، به کار شاقه در میدان واردات میوۀ ایران پرداخته و از ساعت 11 شب تا 1 چاشت در بدل 40 هزار تومان ایرانی کار کرده است. این نوجوان خسته، برای رهایی از فشار کار، بیخوابی و خستگی، به چرس، تریاک و شیشه روی آورده و با استفاده از این مواد سعی کرده روان و تن بیرمقاش را تسکین بخشد.
اما بخت با احمدشاه یار نبوده و او پس از 8 ماه کار طاقتفرسا بیآن که نیمی از مزدش را بگیرد، توسط پولیس ایران دستگیر و راهی زندان می شود.
احمد شاه میگوید، پولیس ایران به او اجازه نداد تا لباسها و کفش خود را بردارد. به گفتۀ او در زمستان اردوگاه سنگ سفید تنها دمپایی به پا داشته است. او میافزاید، بسیاری از خانم از شدت سرما گریه میکردند؛ اما کسی به حرف آنها توجه نمیکرد.
این تنها احمدشاه نیست که خاطرات تلخی از قاچاق و مهاجرت تجربه کرده است. سالانه دهها کودک افغانستان که فریب قاچاقبران را میخورند و راهی ایران میشوند، چنین سرگذشت غم انگیزی را تجربه میکنند.
صفی الله نوجوان 16 سالهیی است که چند هفته پیش از خاک ایران به اسلام قلعه هرات رد مرز شده است. او سرگذشتی مشابه با احمدشاه دارد. کارفرمایش حقوق هشت ماهیی او را که 8 میلیون تومان می شده، نپرداخته و دست آخر هم او را تحویل پولیس داده تا رد مرز شود.
صفی الله نیز از بدرفتاری و لتوکوب پولیس ایران شکایت داشته و میگوید که پولیس او را به کارهای اجباری واداشته است.
او میگوید، کارفرمای ایرانیاش حقوق مامایش را که 9 میلیون تومان میشد، نیز نپرداخته است. به گفتۀ صفی الله، پولیس ایران علاوه بر لت و کوب آنها را مجبور و پاک کردن تشنابهای اردوگاه میکردند. او میافزاید غذایی که در اردوگاه به ما داده میشد، قابل خوردن نبود.
با توجه به پیامدهای ناگوار قاچاق اطفال، قانونگذاران افغانستان در فقره 2 ماده 511 کد جزا با در نظر گرفتن حالت مشدده برای مترکبین جرم قاچاق طفل تصریح داشته: هرگاه «مجنیعلیه»، طفل یا زن باشد یا در عمل رقصانیدن مورد بهرهبرداری قرار گرفته باشد، مرتکب به حبس طویل بیش از ده سال، محکوم میگردد.
غلام رسول عمری مسئول کار و امور اجتماعی پروژه یونیسف، در مورد کودکان رد مرزی از ایران میگوید، مصاحبههای زیادی با کودکان ردمرزی داشته و ارزیابیهای دفتر یونیسف نشان میدهد که بیشتر کوکان از ولایتهای شمالی کشور به ایران قاچاق شدهاند.
او میافزاید، در مسیر راه به برخی از این کودکان تجاوز میشود و حتا مواردی داشتیم که این کودکان به جنگ سوریه فرستاده شدهاند.
به گفتۀ عمری، موردی داشتیم که کودک را به پاکستان برده بودند و با ترزیق آمپول که نشانهاش بر بدن کودک مانده بود، میخواستند او را برای حملۀ انتحاری آماده کنند؛ اما وقتی کودک متوجه موضوع میشود، از آنجا فرار میکند.
جاوید نادم رئیس مهاجران و بازگشتکنندگان هرات میگوید که در جریان 6 ماه گذشته، نزدیک به 3500 کودک از ایران به اسلام قلعه رد مرز شدهاند. به گفتۀ آقای نادم، خانوادههای برخی از این کودکان اخراج شده، هنوز هم در ایران زندگی میکنند.
بر اساس آماری که آقای نادم ارایه کرده است،37110 فرد و380 خانواده در 6 ماه نخست سال 1396 از کشور ایران به صورت اجباری رد مرز شدهاند که در میان آنان علاوه بر کودکان، 41 خانم بدون سرپرست، 396 بیمار، 99 معتاد ، 42 فرد دارای معلولیت و 102 تن کهنسال به چشم میخورند.
عبدالقادر رحیمی، رئیس کمیسیون ساحوی حقوق بشر در هرات میگوید که قاچاق کودکان به صورت نظاممند و پیوسته انجام میشود. به باور آقای رحیمی میان قاچاقبران افغان و ایرانی و همچنین کارفرمایان سازش و تبانی وجود دارد.
به گفتۀ رحیمی، قاچاقبران 30 تن از این کودکان را برای کار به یک مزرعه برده بودند که پس از 6 ماه کار در این مزرعه، کافرمای ایرانی نه تنها پولشان را نپرداخته، بلکه در تبانی پولیس ایران این کودکان رد مرز شدند.
اما ادارۀ محلی هرات میگوید که بر پایۀ یک توافقنامۀ سه جانبه میان ایران، افغانستان و کمیشنری سازمان ملل متحد، تمامی امور مربوط به پناهجویان و پناهندگان افغانستان با همکاری سه طرف مدیریت میشود.
جیلانی فرهارد سخنگوی والی هرات میگوید، روند تمدید اقامت شهروندان افغانستان، بازگشت اجباری یا اخراج آنها براساس توافق هر سه جانب انجام میشود.
به گفتۀ فرهاد، اگر در این زمینه تخطی یا تخلفی صورت گیرد، گزارش آن به مرکز ارسال میشود.
کنسولگری ایران در هرات نیز میگوید که افراد بدون اسناد قانونی و گذرنامه، اجازه اقامت در ایران را نداشته و باید به کشورشان بازگردند.
اگرچه جرم انگاری قاچاق انسان و مهاجران گامی مثبت برای حمایت و حفاظت از کودکان به شمار میرود؛ اما عدم حاکمیت قانون و سهلانگاری در تعقیب قاچاقبران، سبب گسترش فعالیتهای سازمان یافتۀ قاچاقبران شده است که قربانییی آن هزاران جوان و نوجوان افغانستان است.