خود را با نام مستعار کبیراحمد معرفی میکند. مکتب را در لیسۀ حبیبۀ کابل به پایان رسانده و سالها پیش در آزمون کانکور شرکت کرد و در رشتۀ فارمسی/داروسازی دانشگاه کابل کامیاب شد و مدرک کارشناسیاش را در همین رشته بهدست آورد.
اما به دلیل نبود امنیت، مشکلات اقتصادی و رسیدن به زندهگی مرفه اروپایی، هوای رفتن اروپا به سرش زد.
کبیراحمد میگوید که تصمیم رفتنش به اروپا نهایی شد و حتا با قاچاقبران تماس گرفت تا در بارۀ جزئیات این سفر قاچاقی صحبت کند.
قاچاقبران رسیدن به اروپا را برایش مثل نوشیدن یک گیلاس آب تعریف کرده و گفته بودند که در بدل 10 هزار دالر او را به آلمان میرسانند.
کبیراحمد که در عالمی از ناآگاهی به سر میبرد، با وجود مخالفت خانوادهاش، بر رفتن به اروپا اصرار داشت، اما شام یک روز و به گونۀ تصادفی داستان قاچاقی رفتن صدیقالله به اروپا را از رادیوی سلاموطندار میشنود. به گفتۀ کبیراحمد، داستان صدیقالله سبب شده تا وی از رفتن قاچاقی به اروپا منصرف شود.
در همین زمینه:
این جوان با شنیدن داستان زندهگی صدیقالله، از راههای پرمشقت و دشوارگذر قاچاقی به اروپا آگاه میشود و فکر رفتن غیرقانونی به اروپا را از ذهنش بیرون میکند.
او اکنون در یکی از دواخانههای شهر کابل مصروف کار بوده و وضعیت مالیاش نیز بهبود یافته است. کبیراحمد برای جوانانی که فکر رفتن به اروپا را دارند، توصیه میکند که فریب قاچاقبران انسان را نخورند و از مهاجرت و رفتن غیرقانونی به دیگر کشورها صرف نظر کنند.