مرسل با رتبۀ دوم بریدمن، دو سال است که بانوان ارتشی کشور را آموزش میدهد. پدر مرسل نیز که در جریان یک حملۀ انتحاری در سال 1389 کشته شد، یک نظامی درجهدار بود.
مرسل میگوید که از همان دوران خردسالی و با دیدن ابهت پدرش، علاقۀ عجیبی به ارتش داشته است؛ اما هرگز به پیوستن به صفوف ارتش فکر نمیکرده تا این که پدرش توسط طالبان کشته میشود و به دنبال آن زندهگی و اهداف مرسل تغییر میکند.
این بانوی ارتشی که در رشتۀ ادبیات تحصیل کرده، میگوید که لباس و وظیفۀ ارتش برایش مقدس است و به خاطر انجام وظیفه در صفوف نیروهای ارتش احساس غرور میکند.
مرسل که در حال حاضر به عنوان فرمانده تولی سوم کندک آموزشی ملالی انجام وظیفه میکند میگوید، یکی از آرزوهایش این است که روزی بتواند با لباس ارتش همانند مردان ارتشی، در کوچه و بازار گشت و گذار کند و هیچ کسی به او و لباسش خیره نشود.
بیشتر بانوان کشور که در بیرون از خانه مشغول کارند، از حمایت خانوادههایشان محرومند. این عدم حمایت زمانی گسترده تر میشود که بانویی وارد نظام نیروهای امنیتی کشور شود. مرسل تنها زنی در میان خویشاوندانش است که هم درسخوانده و تحصیل کرده و هم در بیرون از خانه و در صفوف ارتش کار میکند.
مرسل دربارۀ نگاه جامعه به وی و شغلش میگوید که در ابتدا بارها از سوی دوست و غریبه مورد تحقیر و توهین قرار میگرفت؛ اما کمکم نگاه بسیاری تغییر کرد و اکنون خیلیها به او احترام میگذارند.
با این که مرسل تاکنون در میدانهای نبرد نه جنگیده، اما خودش تاکید میکند که اگر از وی خواسته شود، با تمام توان به خط مقدم جنگ خواهد رفت.
مرسل از همۀ زنان نیز میخواهد که به ارتش بپیوندند و از هیچ چیز باکی نداشته باشند.