نسل جدیدی از بانوان دانشآموختۀ افغانستان بیم از آن دارند که با برگشت طالبان، دستآوردهایشان از بین برود. گیسو یاری، زمانی که تنها شش سال داشت، با فرزند شش سالۀ یکی از فرماندهان طرفدار طالبان در شرق افغانستان نامزد شد. او اما زمانی که 18 ساله شد، برای فرار از این نامزدی اجباری با همکاری سربازان امریکایی به ایالات متحده فرار کرد. گیسو 5 سال پیش با مدرک ماستری از دانشگاه کلمبیا به افغانستان برگشت و اکنون به عنوان کمیشنر خدمات ملکی حکومت کار میکند.
گیسوی 32 ساله بیم از آن دارد که موقعیت برجسته و تمام دستآوردهایش در صورت برگشت دوبارۀ طالبان به قدرت، از میان برود. برگشت احتمالی تندروان مذهبی زیر نام طالبان، بهگونۀ ویژه برای زنان شاغل نگرانکننده است، زیرا چنین موقعیتی در دروان حکومت طالبان برای زنان وجود نداشت. زمانی که امریکا 19 سال پیش طالبان را سرنگون کرد و به سختگیریهایی که زنان را در خانه محصور میکرد، پایان داد، هزاران زن افغانستانی وارد بازار کار شدند.
توافقنامۀ صلح و گفتوگوهای بینالافغانی وضعیتی را پیشبینی کرده است که طالبان را در یک حکومت پس از جنگ به قدرت سیاسی بر خواهد گرداند. هر چند معاون رهبر طالبان گفته است که «اسلام، حقوق زنان را تضمین کرده است»، اما این همان اصولی است که طالبان در دوران حکومتشان آن را اعمال میکردند. تنها 4 تن از 21 عضو گفتوگوکنندۀ هیأت افغانستان، زنان اند. یکی از این زنان گفتوگوکننده، فوزیه کوفی است که روز 14 آگست از یک حملۀ تروریستی مردان مسلح ناشناس جان سالم به در برد.
گیسو یاری و سه تن از بانوان دیگر در مورد نگرانیهایشان با نیویارک تایمز صحبت کردهاند. همۀ این بانوان گفتهاند، در حالی که نگران بازگشت دوبارۀ طالبان اند، اما تلاش میکنند تا در یک جامعۀ مردسالار و به شدت نابرابر، به مبارزهشان ادامه دهند.
زمانی که بانو یاری، اولین گزارش تلویزیونی را در مورد توافق صلح دید، خاطرات پدرش در ذهنش خطور کرد. گیسو میگوید، همان فرمانده طرفدار طالبان که پدرش را مجبور کرده بود تا با نامزدی او (گیسو) با پسرش موافقت کند، خواهر بزرگترش را نیز به عنوان عروس میخواست، اما وقتی پدرش با این موضوع مخالفت کرد، در سال 2000 ربوده شد و از آن زمان تاکنون اطلاعی از او در دست نیست.
خانم یاری میگوید که سرنوشت پدرش یادآور چهگونهگی پیشرفت اوست و اینکه رفتار شیوارهگی با زنان افغانستانی هنوز هم معمول است. «وضعیت در افغانستان برای زنان هنوز هم دوستانه نیست.»
حتا در کابل، وقتی یک زن موهایش را کامل نمیپوشاند یا زنی همراه با فردی غیر از اعضای خانواده در جامعه ظاهر میشود، گاهی مورد توهین و حملۀ مردان قرار میگیرد. ازدواج کودکان در روستاها رایج است و صدها هزار دختر از آموزش محروم اند.
بانو یاری در یک موقعیت برجسته مشغول کار است. او پروندههای حقوق بشری و حقوق شهروندی را که توسط کارمندان خدمات ملکی جمعآوری میشود، بررسی میکند. بانو یاری میگوید، رسیدن یک زن به چنین پستی در دوران حکومت طالبان غیرقابل تصور بود، اما هیچ تضمینی در برابر آزار و اذیت و یا قضاوتهای سخت وجود ندارد.
او میگوید: «زمانی که از ازدواج به عنوان کودک فرار میکردم، به اندازۀ امروز نگران نبودم. هنوزم فشارهایی را در هر سطح احساس میکنم. آیا آرایش کنم یا نه؟ چادر را بپوشم یا نه؟ لباسهای تنگ بپوشم یا آزاد؟»
او میگوید، شماری از همکارانش در کمیسیون خدمات ملکی به دیدگاه سنتی در مورد نقش حرفهیی بانوان پایبند اند. «احساس میکنم همیشه به عنوان یک زن عصبی معرفی میشوم که از غرب آمده و همواره تلاش میکند تا ایدههای فمینیستی را از راههایی عملی کند که در اینجا ناممکن است. افراد از من ناراحت میشوند، اما برایم مهم نیست.»
او میگوید، پس از اینکه در سال 2015 با مدرک ماستری به افغانستان برگشتم، از گرفتن انتقام فرمانده و نامزدش میترسیدم. به گفته خودش، به همین دلیل از شبکههای اجتماعی استفاده نمیکرده و از گفتوگو با رسانهها سر باز میزده است، تا اینکه اطلاع پیدا میکند هر دو مرد توسط گروه رقیب کشته شدهاند. او میگوید: «من یک بازماندهام. برای رسیدن به موقعیت کنونیام راه طولانی را طی کردهام. به عقب بر نمیگردم.»
حسیبا ابراهیمی، هنرپیشه
یکی از اصطلاحات رایج در افغانستان که به هنرپیشۀ زن اطلاق میشود، «فاحشه» است. حسیبا ابراهیمی که به عنوان هنرپیشه در سریالهای تلویزیونی در کابل از رسوم اجتماعی و عنعنات خانوادهگیاش سرپیچی کردهاست، میگوید: «بهترین راه برای بدنام کردن یک زن یا بداخلاق نشان دادنش این است که او را هنرپیشه صدا بزنیم.»
ابراهیمی 24 ساله میگوید که به دلیل هنرش، بارها در خیابان و شبکههای اجتماعی هتک حرمت شده است. کاربران شبکههای اجتماعی عکسهای او را بارها در فیسبوک نشر کرده و با استعمال کلمات رکیک و زننده از او به عنوان «دختر فیلم» یاد کردهاند. او میگوید: «این یعنی، بگویی: فاحشه»
هنرپیشهگی زنان در دوران حاکمیت طالبان غیرقابل تصور بود، زیرا در آن دوران زنان اجازه نداشتند بدون محرم از خانه خارج شوند، اما نزدیک به دو دهه پس از سرنگونی این گروه تندرو از قدرت، هنرپیشههایی مثل بانو ابراهیمی هنوز هم تلاش میکنند تا تصویر هرزه بودن را از دامن زنان هنرپیشه پاک کنند.
هنرپیشهگی در افغانستان تا هنوز نیر تهدیدی برای زندهگی محسوب میشود. صبا سحر که 46 سال سن دارد و یکی از هنرپیشهگان مطرح و کنشگر حوزۀ زنان است و اکنون به عنوان افسر پولیس فعالیت میکند، در روز 25 آگست در کابل مورد سوءقصد قرار گرفت که در این رویداد راننده و محافظاش زخمی شدند.
بانو ابراهیمی میگوید، سالها زمان برد تا خانوادهاش، هنرش را بپذیرد. به گفته خودش، وقتی همسایه از غیبت او در خانه میپرسد، مادرش مجبور به سرهم کردن داستان میشود. یکی از پسران کاکاهایش او را تهدید کرده که در صورت ادامۀ بازیگری، او را به طالبان معرفی خواهد کرد.
خانوادهاش حالا از فعالیتهای او حمایت میکند. بانو ابراهیمی میگوید، برای خاموشکردن منتقدان نیاز به مشارکت بیشتر است. او میگوید، «با مردی در کنارت بسیاری از مشکلات حل میشود. شما بخشی از دارایی همسرتان محسوب میشوید.»
بانو ابراهیمی به عنوان هنرپیشۀ تلویزیونی، صحنههای داستانش را در خیابانها تصویربرداری میکند، به همین دلیل هدفی است برای آزار عابران. او میگوید: «آنها (مردم) مسخرهمان میکنند و میپرسند: فکر میکنید چهکار می کنید؟ پس از مدت زمانی در مورد خودم شک میکنم. گاهی از شغلم نفرت پیدا میکنم.»
حالا که احتمال برگشت طالبان وجود دارد، بانو ابراهیمی بیشتر از همیشه میترسد و میگوید، ممکن است فرار از کشور را بر قرار ترجیح بدهد. او میگوید: «نمیخواهم مجبور به مبارزه با طالبان شوم، زیرا پیش از این با خانواده و جامعه مبارزه کردهام، دیگر نمیتوانم بیشتر از این مبارزه کنم.»
ریحانه آزاد، سیاستمدار
ریحانه آزاد، زمانی که برای عضویت در مجلس افغانستان اقدام کرد، حتا خانوادهاش از او حمایت نکردند، در حقیقت آنان بهگونۀ علنی با او مخالفت کردند.
بانو آزاد که مادر دو فرزند است، در سن 13 سالهگی ازدواج کرده که از نظر خانواده مرتکب گناه بزرگی شده بود. او ده سال بعد از همسرش جدا شد. در افغانستان اقدام به درخواست طلاق از سوی بانوان به ندرت اتفاق میافتد و این موضوع نشان شرمساری برای خانوادۀ زن شمرده میشود.
بانو آزاد که 37 ساله است، به جای انتصاب، در سیستم سهمیهیی که برخی از چوکیها را به زنان اختصاص داده است، با کسب بیشترین رأی در ولایت خودش، در مرکز افغانستان، عضویت مجلس را کسب کرد. شماری از مردان عضو مجلس نمایندهگان پیروزی او را به چالش کشیدند و یکی از نمایندهگان مناطق شرقی افغانستان او را هرزه و جاسوس خارجیها خواند. «او (نمایندۀ مرد) گفت که با طلاق گرفتن از همسرم به اسلام بیاحترامی کردهام.»
به باور بانو آزاد، این اتهامات یادآوریکننده این نکته است که در صورت بازگشت دوبارۀ طالبان به قدرت، زندهگی برای زنان میتواند حتا بیشتر از پیش مخاطرهآمیز شود. او میگوید، ایالات متحد امریکا در گفتوگوهای صلح با طالبان، دستآوردهای زنان پس از سال 2001 را نادیده گرفته است.
او میگوید: «حقوق زنان افغانستانی برای امریکاییها اهمیتی ندارد. توافق پشت درهای بسته انجام شد و زنان افغانستانی بخشی از آن نبودند.» او می گوید، طالبان حتا با گذشت 19 سال تغییری نکردهاند. «آنان به زنان تجاوز میکنند، زنان را در خیابان شلاق میزنند. آنان تغییری نکردهاند، و همان قاتلانی هستند که پیش از این بودند.»
بانو آزاد میگوید، با اینکه زنان افغانستانی پیشرفتهایی داشتهاند، اما آنان هر روز مورد تبعیض قرار گرفته و هتک حرمت میشوند. «جامعه در اینجا علیه زنان است. مردم هنوز به این باور نرسیدهاند که زنان هر آنچه که بخواهند، میتوانند انجام دهند.»
بانو آزاد به عنوان عضوی از مجلس میگوید که در تلاش است تا به عنوان یک زن مدرن از خود الگویی ایجاد کند که میخواهد فرهنگ و سنت افغانستان را به چالش بکشد. «من نه فقط به خاطر خودم، بلکه بهخاطر نسل بعدی دختران جوان در برابر این فرهنگ میایستم. میخواهم نوههای دختریام احساس کنند که آنان نیز انسان اند.»
نرگس هورخش، روزنامهنگار
نرگس هورخش که یک خبرنگار تلویزیون است، وقتی در مورد توافقنامۀ صلح امریکا و طالبان با جزئیات گزارش داد، به این نتیجه رسید که امریکا افغانستان را ترک میکند. او میگوید: «آنان دیگر علاقهیی به این کشور ندارند. امریکاییها میخواهند به هر قیمتی افغانستان را ترک کنند. زنان افغانستان دیگر نه برای امریکاییها و نه هم برای طالبان اهمیتی ندارند.»
او میگوید، برای گروه کوچکی از زنان متبحر این کشور، توافقنامۀ صلح شروع دوره تاریک است. بانو هورخش میگوید: «ما گروه کوچکی در جامعه هستیم. زندهگیمان متفاوت است. هر روز با چالشهای جدیدی روبهرو میشویم.»
او میگوید، تواناییهایش در گزارشگری مستقل و مصاحبه با مردان را بسیار ارزشمند میداند. او میگوید که با همکاران مردش به چیزی نزدیک به برابری رسیده، اما نگران این است که اگر طالبان دوباره به قدرت برگردند، این دستآورد چهقدر ادامه خواهد یافت؟
هورخش 23 ساله یکی از هفت فرزند خانوادهاش است. او میگوید، مادرش در سن 14 سالهگی ازدواج کرد و در دوران طالبان نتوانست به مکتب برود. اما بانو هورخش در دانشگاه علوم سیاسی خوانده و شغلش را به عنوان گزارشگر تلویزیون زمانی به دست آورده است که امریکاییها و دیگر حامیان مالی غربی بر کارفرمایان فشار میآوردند تا زنان را استخدام کنند.
او میگوید، بخش دردناک کاریام پوشش رویدادی بود که در آن طالبان غیرنظامیان را با موتر مملو از بمب هدف قرار داده بودند. او با خانوادههای قربانیان دیدار و با آنان سوگواری کرده است. او میگوید: «پس از هر حمله احساس پیری می کنم. من تنها 23 سال دارم، اما گاهی احساس میکنم بیشتر از 50 سال سن دارم.»
بانو هورخش میگوید، دو تن از همکارانش به نامهای غازی رسولی و نوروز علی در حملۀ دو سال پیش کشته شدند و او هنوز برای آنان ناراحت است و هرازگاهی برای سوگواری بر مزارشان میرود. او طالبان را مسئول آن حمله میداند، اما مسئولیت آن حمله را داعش بر عهده گرفته بود.
او میگوید: «آروز دارم روزی در برابر طالبان بیایستم و از آنان بپرسم چرا غازی را کشتند، او چه کرده بود؟ میخواهم درد کشیدن جنگجویان طالبان را ببینم، میخواهم آنان در برابر چشمانم دار زده شوند.»
منبع: نیویارک تایمز
برگردان: علی احمدی