غنی و عبدالله: متقلب و تقلب‌پذیر

افغانستان با بحران قدرت، ‌بحران هویت و بحران منازعۀ قومی رو‌به‌روست. این بحرانها هر روز در حال تشدیدند و هستی سیاسی و اقتصادی افغانستان را تهدید میکنند. به تقریب نظم نوین جهانی، شاخۀ افغانستان یا در قلم‌رو افغانستان، در حال شکست و فروریزی است. اسناد محرمانهیی که در دوران ریاست جمهوری بوش و اوباما میان مقام‌های آمریکایی رد و بدل شده، قبول شکست آمریکایی‌ها را در افغانستان نشان میدهد. «ما کشورهای فقیر را اشغال نمیکنیم که آن‌ها را ثروتمند کنیم، ما به دیکتاتوری‌ها حمله نمیکنیم که آن‌جا دموکراسی جاری کنیم، بلکه ما به کشورهای پرخاش‌جو و خشن حمله می‌کنیم تا آنجا صلح برقرار کنیم و آن‌چه آشکار است در انجام این مأموریت در افغانستان شکست خوردیم.»

یک امید بزرگ- رویای افغانستان جدید-افغانستان رها شده از چنگ بنیادگرایی اسلامی و قمندانهای خودسر، در حال تبدیل‌شدن به یأس مطلق است. دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان، حقوق زنان و ارزشهای دیگری که قرار بود در نظم نوین و نظام جدید افغانستان نهادینه شوند و تحقق و پرورش یابند در حال بربادشدن‌اند. نظام جدید با جعل و دروغ بنیادگذاری شد. قانون اساسی و ساختار نظام موجود برای کشور ما از اول مناسب نبود. افزون بر این، احزاب سیاسی قوی، جریانهای مستقل دموکراتیک در نظام جدید شکل نگرفت تا از روندهای بزرگ ملی، چون دموکراسی، آزادی بیان، حقوق بشر و ارزش‌های دموکراتیک و انسانی دیگر حراست کنند و یا برای تحقق این‌ها صادقانه مبارزه کنند.

در کابل گروه مستقلی که برای بقای دموکراسی و ارزش‌های آن مبارزه کند وجود ندارد. (گروههای پراکندۀ قومی فراوان‌اند). اکنون افغانستان و نظام جدید به بن‌بست رسیده است. نظام جدید و کشور اگر باز هم با مشکل زیاد از این بحران موجود عبور کند، بار دیگر و در موقعیت و موضوعات بزرگ ملی مجدداً به بن‌بست روبه‌رو خواهد شد. نظام حاکم قادر به از میان برداشتن شکافها و بحرانهای این‌چنینی نخواهد بود. این نظام همیشه بحران‌زا بوده و خواهد بود. اما اکنون سرنوشت انتخابات چه خواهد شد؟ بحران موجود افغانستان را به کجا خواهد برد؟ آیا درگیری عظیمی در راه است یا آمریکاییها بار دیگر نتیجۀ تقلب را بر مردم می‌قبولانند؟

در حال حاضر دعوا میان دکتر عبدالله و دکتر غنی است. اولی بزرگترین فرد تقلب‌پذیر است و دومی بزرگترین متقلبی که تاریخ افغانستان تا هنوز دیده. در ۲۰۱۴، عبدالله، غنی را با تفاوت ۱۳.۳۵ درصدی شکست داده بود. در کشورهای دموکراتیک و عرف‌های دموکراتیک طرفی که ۱۳ درصد از رقیباش رأی کم بیاورد پیروزیاش در دور دوم امر غیرعلمی و غیرممکن ارزیابی میشود. بر خلاف ادعاها و منتهایی که عبدالله بر مردم افغانستان بار میکند- توافق او هیچ کمکی برای بهبود و بقای افغانستان نرساند. « بسیاری شاخصها نشان داده که تشریک قدرت میان غنی و عبدالله-نتیجۀ مستقیم انتخابات ۲۰۱۴-یک ناکامی ملال‌انگیز بوده است.»

دکتر عبدالله هنوز صداقت و شجاعتش را برای مردم افغانستان و یا حداقل برای حوزۀ رأی خود به اثبات نرسانیده است. او چندین بار است که رأی میلیونی مردم را به دست میآورد و از آن رأی مردم، برای گرفتن بخشی از دولت به سود شخص خودش استفاده میکند. او پنج سال استراحت میکند و فقط دو ماه به کمپاین میپردازد. از آن‌جایی که جمعیت اسلامی از نداشتن شخص مناسب برای کاندیداتوری درمانده است، هر بار او را کاندیدا اعلام میکند.

توافق‌نامۀ حکومت وحدت ملی، سهم عبدالله را برابر سهم غنی تعیین کرده است: «برابری در انتخاب کادرها میان رئیس جمهور و رئیس اجرایی در سطح رهبری ادارات کلیدی امنیتی، اقتصادی و ادارات مستقل، در نتیجۀ این برابری و به اساس فقره‌های 12 و 13 که در بالا ذکر گردیده، حضور هر دو جانب در شورای امنیت ملی، در سطح رهبری مساوی و در سطح اعضا برابرگونه خواهد بود.» اما این رهبر شیک و تمیز، بدون استفادۀ درست از چنین فرصت و موقعیتی، بیش‌ترین فعالیتش اشتراک در جنازهها و ختم قرآن بوده است. در فاصلۀ پنج سال میان دو انتخابات هیچ سفری به ولایتها، شهرستانها و روستاهای حوزۀ رأی خود نداشته است. به ظاهر این طور فکر میکند که یک ملت مجبور وجود دارد که هر نوبت خوش یا خفه به او رأی میدهد و نیازی نیست از این ملت مجبور دل‌جویی و سپاس‌گزاری صورت بگیرد. مردم هوادار او، از وی حتی تقاضای یک طرح معقول هم ندارند. انتظار ایجاد شغل، انتظار توزیع عادلانۀ سهم او برای همۀ مردم ندارند، تنها خواست مقدس این بخش از مردم، دفاع از رأی‌شان است که به معنای دفاع از شفافیت، دفاع از دموکراسی و حق است. اما این تقاضا و خواست ملت در سه نوبت با پس‌لگد دکترعبدالله مواجه شده است. وقت کمپاینهای انتخاباتی برای اثبات شجاعت خود، جنگ‌شان با شوروی و پیروزی‌شان در برابر ارتش سرخ را مثال میآورند، اما وقت معامله و بازی با رأی چند میلیون شهروند کشور، بهانه میکنند که أمریکا زور است و ما را اجازه نمیدهد. خلاصۀ گپ در این‌جا این که: یک ملت قاطع وجود دارد که رهبراش شیک و پول‌دار و پُررابطه است، اما بدون برنامه و شجاعت.

غنی بزرگترین متقلبی است که کشور ما تا هنوز دیده است. این معلم دانشگاه، مدیر کارکشته و«متفکر» فقط یک «متعصب عصبانی» از آب درآمد. افغانستان هیچ وقت چنین آشفته، پر از فساد، تعصب، خون‌ریزی و تاریکی نبوده است. برخلاف وعده و لافهایش، او با مافیا و دزدان بزرگ رابطه قایم کرد. در پنج سال گذشته دارایی و سرمایۀ مردم به تاراج و غارت رفته است. وزیر مالیۀ او غرق در فساد است. در حالی که فقر و تباهی بی‌داد میکند، مشاوران بخشی از وزارت‌خانهها، بالای ۴۵ هزار دالر معاش دریافت کرده‌اند. در سال مالی جاری (۱۳۹۸) بیشتر از ۶ میلیارد افغانی حیف‌ومیل شده و نامعلوم است. غنی قمندانهای زورگو را تنبیه میکند تا از رهبران خویش جدا شوند و به او بپیوندند. ۴۵ هزار سرباز ارتش، یعنی فرزندان صدیق و واقعی این سرزمین در دوران او کشته شده‌اند (در ۱۸ سال گذشته ۶۲۱۲۴ سرباز کشته‌ شده‌اند). جنگ از روستاها و حاشیههای افغانستان به شهرها رسیده است و کم مانده کل کشور در کام طالب فرو رود. طالبانی که بیشتر از بیست سال مصروف قصابی و قساوت بوده‌اند برای‌شان محفل باشکوه برگزار می‏شود و بعد رخصت میشوند.

چه کسی همانند غنی به یک روند بزرگ ملی- یک روند حیاتی و سرنوشت‌ساز مثل انتخابات و ارزشی چون دموکراسی صدمه وارد کرده است؟ به تقریب تمامی مردم افغانستان از روند انتخابات و از روندهای دیگر این‌چنینی ناامید شده‌اند و بار دیگر اشتراک نخواهند کرد. مسئول این همه تقلبها غنی و برنامههای قومی اوست. او باید توضیح بدهد که او چه کاری را بلد است یا انجام داده است که دیگران بلد نیستند و یا نمیتوانند انجام بدهند (غیر از برتری‌طلبی و تمامیت‌خواهی). از مارچ ۲۰۱۸ به این‌سو وزارت دادگستری ایالات متحده حالت افغانستان را « سازگار با دولت غالباً غیرقانونی، ضعیف و نا کارآمد» توصیف کرده است. از ۲۰۱۸ به این طرف نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان نتوانسته‌اند شهرستانها و شهرها را در کنترل خود داشته باشند، شهرستانها و قلمروهای بیشتری موقعیت منازعه دولت و شورشیان قرار گرفته است. نیروهای طالبان در این سال‌ها افزایش یافته است. در سال ۲۰۱۴، ‌مقام‌های آمریکایی تعداد کل نیروهای شورشی طالبان را ۲۰ هزار تن گفته بودند. چهار سال بعد از ۲۰۱۴، نیروهای جنگ‌جوی طالبان ۶۰ هزار تن گفته شده و در تازه‌ترین مورد گفته شده که «۶۰ هزار «تازه شروعش است» و به تازه‌گی این برآورد به ۶۰ تا ۷۰ هزار افزایش یافته است.» نگاه شود به تحقیقی که تازه انیستیوت مطالعات استراتیژیک افغانستان منتشر کرده است «افسانۀ دموکراسی انتخاباتی افغانستان: بی‌نظمیهای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴»

همان طور که گفتیم غنی با تقلب رئیس جمهور افغانستان شد. در یک ولایت جنگ‌زده مثل پکتیکا ۹۷.۷۷ درصد مردم اشتراک کرده بودند (به تقریب ۹۷ فیصد رأی برای غنی) در خوست ۷۳.۱۸ درصد. تمامی ناظران داخلی و خارجی و نهادهای تحقیقی در داخل و خارج کشور، نتیجۀ انتخابات ۲۰۱۴ افغانستان را نامشروع خوانده و اعلام کردند. «نتایج رأی گیری [۲۰۱۴] می‌تواند باعث شود که یک ناظر بی‌طرف به این نتیجه برسد که انتخابات و در نتیجه، ریاست جمهوری غنی، حد‌اقل با معیارهای رأی‌گیری و انتخابات دموکراتیک، نامشروع و غیرقانونی است.»

انتخابات ۲۰۱۴ افغانستان یک چیز جدید و نادر است، یعنی در هیچ کشور و جامعۀ دیگری چنین چیزی اتفاق نیفتاده است. آن روند و شیوه با هر گونه عرف دموکراتیک در تضاد بود و است و نهایت تقلب را نشان می‏دهد که «دشوار است پیش از این تاریخ نمونۀ آن را به خود دیده باشد… .» نتیجۀ انتخابات ۲۰۱۴ و میزان تقلب و بی‌اعتنایی غنی به سرنوشت دموکراسی و بقای افغانستان حیرت‌آور بوده است. چون «…‌پیداکردن نتایج انتخابات در هر کشور دموکراتیکی که بتواند با نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ افغانستان مقایسه شود، دشوار میباشد. تنها نتایج مشابه را میتوان در برخی از ر‍ژیمهای دیکتاتوری یافت که در آن نامزدان برنده معمولاً دست‌کم ۹۰ درصد آرا را دریافت می‌کنند.»

غنی میخواهد بار دیگر با تقلب به قدرت برسد. دموکراسی و شفافیت برایش مهم نیست. در چنین حالتی مردم مسئولیت دارند که از رأی خود و از دموکراسی و شفافیت دفاع کنند. هر کسی که در انتخابات شرکت کرده است، هر کسی که میخواهد در این سرزمین زنده‌گی کند باید علیه تقلب و زورگویی ایستاد شود. بالاخره مردم چند بار مصلحت را قبول کنند؟ چند بار برتری‌طلبی و تمامیت‌خواهی را تحمل کنند، سرانجام یک جایی در مرحلهیی از یک روند غیردموکراتیک، غیرقانونی و خلاف رأی مردم توسط کسی توقف داده شود یا خیر؟ در زمانی که حلقۀ فساد، رهبران قومی و بادارانشان برای غارت مردم دست اتحاد دراز کرده‌اند، مسئولیت مردم است که دست‌به‌دست هم بدهند و برای آیندۀ خود و سرزمین خود مقاومت و ایستاده‌گی نشان دهند.

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام