مشکلات امنیتی سبب شد عبیدالله کریمی وطنش را به قصد آلمان و آیندۀ روشن ترک کند.
زمانی که تازه این تصمیم به سرش زد، با مراجعه به چندین قاچاقبر که هر کدام باغهای سرخ و سبز را برای عبیدالله نشان میدادند، تصمیمش قاطعتر شد و عزمش برای سفر جزمتر.
عبیدالله دل از خانه و کاشانه کند و با اندکی وسایل مورد نیاز به سوی نیمروز روانه شد. حرکت از نیمروز به سوی ایران، آغاز سختیهای سفر چندین سالهاش بود. سختیهای روزهای نخست سفر به عبیدالله ثابت کرد که راهدور و دراز و پرخطری را پیشرو دارد؛ به او ثابت شد که وعدهووعیدهای قاچاقبران، وعده باقی خواهند ماند.
قاچاقبری که به عبیدالله قول رساندنش تا مرز ایران را داده بود، او را در نیمروز تسلیم قاچاقبر دیگری کرد؛ مردی بزرگ هیکل که برای همۀ مسافران بیگانه بود.
عبیدالله میگوید: «با هزاران بدبختی به تهران رسیدیم. قاچاقبرانی که در این مسیر مصروف انتقال مسافر بودند، در موترهای کوچک از 15 تا 20 نفر مسافر حمل میکردند و در موترهای بزرگتر تا 50 نفر نیز مسافر جابهجا میشد.»
به گفتۀ عبیدالله، از ایران به سوی ترکیه حرکت کردند، اما در این مسیر طولانی، چندین تن از همراهانشان به دلیل سختیهای سفر جانهایشان را از دست دادند.
عبیدالله میگوید، زمانی که از ترکیه به بلغاریا رفتند، دو خانواده نیز همراه او بودهاند. عبیدالله و دوستانش به امید این که این دو خانواده با آنهاستند، راحت بودند و فکر میکردند کمتر اذیت میشوند. اما قضیه کاملاً برعکس اتفاق افتاد.
زمانی که عبیدالله و افراد کاروان از جنگلهای بلغاریا بیرون شدند، پسران جوانی که با فامیلشان بودند، موبایل و دیگر وسایلشان را به زنان دادند. تا پولیس بلغاریا نتواند به آنها دسترسی داشته باشد، اما نیروهای پولیس بلغاریا بدون این که حرمت زنان را حفظ کنند، زنان را بررسی بدنی کرده و مبایلها را از لباس زیرشان بیرون کردند. به گفتۀ عبیدالله، در آن لحظه او و دیگر مردان کاروان، فقط تماشا میکردند و هیچ کاری از دستشان ساخته نبود و این دردناکترین صحنهیی بود که عبیدالله در طول سفرش با آن مواجه شده است.
کاروانهایی که مسیر قاچاق را پیش میگیرند به 50 تا 150 تن میرسید و هر یک از این افراد اگر در مسیر راه برایشان مشکلی پیش آید، از سوی قاچاقبر از کاروان جدا شده و به دل جنگل و بیابانها سپرده میشود.
عبیدالله پس از گذشتن از چندین سرحد و چندین کشور، بالاخره به آلمان میرسد؛ کشور رویاییاش.
شماری از دوستان عبیدالله، پس از سپریکردن چند ماه در اردوگاههای پناهجویان، مشکلات روانی و عصبی پیدا کرده و دوباره روانۀ افغانستان شدند، اما عبیدالله نخواست زحمات چند ماههاش بینتیجه تمام شود. وی تمام سختیهای اردوگاه، گرسنهگی، تشنهگی و بیسرنوشتی را به جان میخرد، تا به نتیجۀ دلخواهش برسد.
عبیدالله دو ماه را در اردوگاه سپری میکند؛ اردوگاهی که بیشتر از صد تن گنجایش نداشت، اما گاهی مکان بودوباش هزار تن میشد.
پس از دو ماه، به مدت شش ماه عبیدالله و شماری از دوستانش در هُتلی در نزدیکی اردوگاه جابهجا شدند که خدماتش نسبتاً بهتر بود، شانس دیری نپایید و بخت و اقبال دوباره عبیدالله با دوستانش را روانۀ اردوگاه کرد.
عبیدالله یکونیم سال را با بیسرنوشتی سپری کرد تا این که نوبت مصاحبهاش رسید. او میگوید، پس از سپریشدن مصاحبه، روزنۀ امیدی برایش باز شده بود و امیدوار بود شاید از سوی دولت آلمان به حیث پناهنده پذیرفته شود، اما یکونیم سال دیگر منتظر ماند و در نهایت، روزی از روزها برایش خبر آوردند که مصاحبهاش موفق نبوده و دیگر نمیتواند در آلمان بماند.
مکانیسم ملی رجعتدهی برای کمک به قربانیان قاچاق انسان و قاچاق مهاجران (NRM)، توسط کمیسیون عالی مبارزه با قاچاق انسان و قاچاق مهاجران دولت افغانستان تهیه و تدوین شده است. هدف این مکانیسم راهنمایی دولت و نهادهای جامعۀ مدنی برای شناسایی، ارجاع، کمک و حمایت از قربانیان قاچاق انسان و قاچاق مهاجران و همچنین شناسایی و معرفی قاچاقبران به دستگاههای قضایی، مطابق با قانون مبارزه با قاچاق انسان (مصوبۀ سال 2017) میباشد.
در بند 3 مادۀ هشتم مکانیسم ملی رجعتدهی برای کمک به قربانیان قاچاق انسان و قاچاق مهاجران چنین میخوانیم:
• [وزارت ارشاد، حج و اوقاف موظف است که] برنامههای دوامداری را غرض تفهیم، توضیح و تشریح جرایم قاچاق انسان و قاچاق مهاجران توسط امامان و خطبا، از طریق موعظهها و خطابهها در مساجد و تکایا جهت آگاهی عامه و همچنان برای متضررین مراکز حمایوی راهاندازی کند.
• [همچنین وزارت ارشاد، حج و اوقاف باید] در تهیه و ترتیب دیدگاههای شرعی علمای دین و نشر آن با درنظرداشت امکانات مالی و تخنیکی در مورد قاچاق انسان و قاچاق مهاجران بکوشد.
عبیدالله 27 سال داشت که عزم سفر به آلمان کرد، اما چهار سال بعد در سن 31 سالهگی و بدون هیچ دستاوردی دوباره به کشور برگشت. او اکنون در کابل زندهگی میکند و در جستوجوی کار است. میگوید، فریب حرفهای چرب قاچاقبران را خورد، اما از این که از آن شرایط سخت جان سالم به در برده، خوشحال است.
عبدالباسط انصاری، سخنگوی وزارت مهاجرین و عودتکنندهگان میگوید، از شروع سال 2019 تاکنون 270 هزار مهاجر به صورت اجباری و داوطلبانه به کشور برگشتهاند.
به گفتۀ او، مطابق تفاهمنامهیی که میان وزارت مهاجرین و عودتکنندهگان، سازمان جهانی مهاجرت و کشور ترکیه صورت گرفته، افرادی که به صورت اجباری به کشور برمیگردند، اسنادشان را میتوانند در اختیار سفارت و کنسولگری افغانستان در کشور مربوط تسلیم دهند و پس از بررسی محاکم، تنها در صورتی که اسنادشان تکمیل نباشد، به کشور برگشتانده میشوند.
سخنگوی وزارت مهاجرین و عودتکنندهگان میگوید، به هر فرد برگشتکننده 12 هزار افغانی کرایۀ راه پرداخت میشود و 5 تا 7 درصد افراد برگشتکننده به کشور که اکثرشان مسئولیت تهیۀ مخارج خانواده را به دوش دارند، آموزشهای تخنیکی و مسلکی داده شده و شامل کار میشوند.