حدود پنج ماه پیش 31 سرطان/تیر، دختری به نام «زینب» در برابر دادگاه عالی به سمت یکی از نیروهای امنیتی شلیک کرد. نیروهای امنیتی نیز جواب گلوله را با گلوله دادند و او را از پا درآوردند. بیشتر رسانهها از این زن به عنوان «تروریست و دهشتافگن» یاد کردند و گفتند که او قصد داشت به دادگاه عالی حمله کند، اما قضیه اینطور نبود.
نیروهای پولیس پس از آنکه زینب از پا درآمد، نشانهها و نبشتههایی که در دستانش نقش بسته بود را پیدا کردند؛ نبشتههایی چون «الله» و «الله اکبر».
این نبشتهها و پیداشدن مدارک سفر به پاکستان از لباسش، حدس بیشتر کسانی که شاهد رویداد بودند را بر این داشت که این دختر مربوط یکی از شبکههای تندرو است.
فریدون عبیدی، رییس تحقیقات جنایی کابل در گفتوگو با سلاموطندار ارتباط این زن را با شبکههای تروریستی رد میکند و میگوید که زینب قرار بود فردای آن روز عازم پاکستان شود، اما به خاطر عدم رضایت از شوهر، کمرش را برای کشتهشدن بست.
آقای عبیدی میگوید که اسلحه مربوط برادر زینب میشد و او قصداً عباراتی را روی دستانش نوشته بود تا شک نیروهای امنیتی به یقین تبدیل شود و این نیروها بدون هیچ درنگی به سمتش شلیک کنند.
به گفتۀ رییس تحقیقات جنایی پایتخت، زینب چندین بار برای خاتمهدادن به زندهگیاش اقدام کرده بود، اما هر بار این تلاشها به ناکامی انجامید تا سرانجام به این فکر شد که «بهتر است به دست دیگری کشته شود.»
فریدون عبیدی میافزاید که در آن روزها دادگاه عالی به صورت جدی در خطر حمله قرار داشت و آنها چندین هشدار دریافت کرده بودند. عبیدی میگوید به نیروهای محافظ این نهاد گفته شده بود تا از کوچکترین چراغ سرخی بیتوجه نگذرند؛ این نیروها هم با شلیک زینب، بیمعطلی به او شلیک کردند.
دکتر دلآقا محبوبی، معاون خدمات پزشکی قانونی نیز به سلاموطندار میگوید، به جز عبارات نوشتهشده روی دستان زینب که به زودی پاک شدند، هیچ نشانۀ دیگری از جسد او پیدا نشد. محبوبی میگوید که عصر همان روز شمسالرحمن، برادر زینب آمد و جسد را تحویل گرفت.
تلاش کردیم تا با برادر زینب گفتوگویی داشته باشیم، اما به دلیل این که او در پاکستان و در منطقۀ نامعلومی به سر میبرد، تلاشهایمان بینتیجه پایان یافت.