ملاایاز نیازی خطیب مسجد معروف وزیراکبرخان کابل، در خطبههای نماز جمعه، آدمسوزی 28 حوت در زیارت شاه دوشمشیره را توجیه کرد. به گفتۀ ملانیازی اگر کسی قرآن را علنی بسوزاند، مسلمانان مردم کوچه و بازار حق دارند آن شخص را به آتش بکشند. آقای نیازی بر این باور است که حتا به آتشکشیدن یک بیمار روانی در صورتی که قرآن را در بازار بسوزاند، روا است.
ملاایاز نیازی در این سخنرانی احکامی کلی صادر کرد. وی از اجرای عدالت در کوچه و خیابان، در عوض دادگاه و قوۀ قضایی دفاع کرد. ملانیازی در حالی چنین سخنانی را بر زبان میراند که وجدان جمعی در کابل و دیگر شهرهای کشور، به خاطر قتل فجیع فرخنده تکان خورده است.
فرخنده را مردمی خشمگین در زیارت شاه دوشمشیره به ظن سوزاندن قرآن به آتش کشیدند. وزارت داخله میگوید که مدرکی دال بر قرآنسوزی فرخنده در دست ندارد. اسناد نشان میدهد که فرخنده از یکی از مدارس دینی فارغ شده بود. معلمان این مدرسه مذهبی در رسانهها ظاهر شدند و فرخنده را زنی متشرع توصیف کردند.
ملا ایاز نیازی بدون توجه به شوک اجتماعی رویداد 28 حوت، از به آتشکشیدن کسی که به گفتۀ او قرآن را میسوزاند، دفاع کرد. این موضعگیری ملانیازی در تضاد آشکار با قوانین افغانستان و حتا قوانین مذهبی است. بر مبنای قانون اساسی افغانستان، صرفاً محکمۀ باصلاحیت رسمی، میتواند حکم مجرمبودن شخص خاطی را صادر کند. تمام قوانین افغانستان به صراحت حکم میکنند که صرف محکمۀ باصلاحیت حق دارد کسی را محکوم به مجازات کند. مجری حکم محکمه هم نهادهای رسمی همچون پولیس هستند.
شهروندان عادی صلاحیت ندارند، حتا حکم یک محکمه باصلاحیت را اجرا کنند. نظر به قانون، پولیس و نهادهای رسمی صلاحیت دارند تا حکم محکمه را تطبیق کنند. قرآنسوزی اگر واقعاً اتفاق بیافتد، برمبنای قوانین افغانستان جرم است. قوانین افغانستان توهین به مقدسات هندوباوران را نیز منع کرده است. این قوانین برای حفظ نظم اجتماعی و تضمین زندهگی مسالمتآمیز وضع شده اند. اگر کسی در خیابان اقدام به قرآنسوزی میکند، باید بازداشت شود. پولیس برایش پرونده میسازد، پرونده به دادگاه راجع میشود و دادگاه در حضور وکیل مدافع متهم حکم صادر میکند. این حکم صریح قانون است.
کسانی که فرخنده را به آتش کشیدند، بر مبنای قوانین افغانستان مرتکب قتل عمد شده اند. اگر فرخنده واقعاً قرآن سوزی میکرد، از جرم قاتلانش کم نمیشد. حمایت ضمنی و علنی از قتل و ترویج خشونت مصداق بارز جرم است. ملانیاز ایازی با حمایت از آدمسوزی 28 حوت در کابل و تشویق به محاکمه خیابانی، از قانون تخطی کرده است. ترویج خشونت، تشویق مردم به قانونشکنی و حمایت از رفتار قانونشکنانه در هر گوشۀ جهان مورد پیگرد قضایی قرار میگیرد.
جامعۀ مدنی کابل باید علیه ملانیاز ایازی در دادگاه اقامه دعوا کند. حمایت علنی ملانیازی از آدمسوزی، سخت نگرانکننده است. نگرانی عمده این است که آدمسوزی و محاکمه خیابانی به یک فرهنگ و رویۀ اجتماعی در کابل بدل نشود. ترس این است که مبادا فردا تهمت قرآنسوزی و هتاکی به دین، به هر دلیلی به هر شخصی زده شود و مردم به سادهگی تحریک شوند و به جانش بیافتند.
سخنان ملانیازی در حمایت از محاکمه خیابانی قرآنسوزان، این نگرانی را بیشترساخته است. این ملا حامی و مرید کم ندارد. وزیراکبرخان محل پر رفتوآمدی است. در نمازهای جمعۀ مسجد وزیراکبرخان، اشتراک مردم گسترده است. دیپلوماتهای کشورهای عربی، پاکستان و ترکیه هم برای ادای نماز جمعه به این مسجد میآیند. سیاستمداران معروف نیز به این مسجد میروند. تلویزیونهای سیاستمداران شناخته شده هم خطبههای نماز جمعه ایاز نیازی را پخش میکنند. آقای محمد اشرف غنی رییس جمهور کنونی هم در دورۀ کمپینهای انتخاباتی چندبار به این مسجد رفت و به پای سخنان ملاایاز نیازی نشست. شمار زیادی از مردم کابل، سخنان خطیب مسجد وزیراکبرخان را میشنوند. حمایت او از قانونشکنی و توحش و پشتپازدن به دستگاه قضایی و عدالت رسمی، بسیار نگرانکننده است. اگر او ملایی کمطرفدار میبود، مشکلی نداشت؛ اما مقتدیان او بسیارند و ایجاب میکند که مسؤولانه از اقتدار اجتماعیاش استفاده کند.
قتل فجیع فرخنده، معلول قباحتزدایی از محاکمه خیابانی و رفتار قانونشکنانه است. روند قباحتزدایی از قانونشکنی و محاکمه خیابانی نباید بیشتر از این تقویت شود. جامعۀ مدنی باید جداً پیگیر این مسألۀ باشد و با مورد ملانیازی جدی برخورد کند. باید علیه او در محاکم افغانستان اقامه دعوا کنند. وزارت حج و اوقاف باید مجوز امامت او و دیگر ملاهایی که قانونشکنی را ترویج میکنند لغو کند.
شهروندان یک جمهوری ملتزم به دمکراسی، به واعظان و مصلحانی نیاز دارند که حاکمیت قانون، خشونت پرهیزی و شکیبایی را ترویج کنند. کابل قلمرو ابوبکر البغدادی نیست که واعظانش مردم را به محاکمۀ خیابانی یک شهروند و آدمسوزی تشویق کنند. اگر مناسبات منحط اجتماعی پشتیبان آدمسوزی و محاکمه خیابانی است، واعظان نباید آن را تمجید کنند. وظیفۀ هر شهروند مسؤول است تا با این مناسبات منحط اجتماعی مبارزه کند.