«بیست نفر به خانۀ ما حمله کردند. پنجرهها را کوبیدند، گفتند که در را باز کنید. باز نکردیم. دروازه را شکستند. دستانم را بستند و با خودشان بردند».
اینها گفتههای نجیبه اند. نجیبه 18 سال دارد و از ولسوالی قوشتپۀ ولایت جوزجان است؛ او در غیاب پدرش که به خدمت طالبان درآمده بود، برای نجات از فقر، تأمین مخارج خانواده و گریز از ستم طالبان تصمیم گرفت پولیس شود.
او اکنون افسر پولیس است و توانسته خانوادهاش را از فقر و گرسنهگی نجات دهد.
او میگوید، زمانی که به پولیس پیوسته، طالبان به خانۀشان حمله کرده و او را با خودشان برده اند. طالبان شش روز نجیبه را زندانی میکنند، شکنجه میکنند و سرانجام او با میانجیگری بزرگان روستا و ضمانت فردی، از چنگ طالبان رها میشود.
نجیبه میافزاید؛ طالبان از من خواستند که از پیوستن به نیروهای پولیس خودداری کنم؛ اما به دلیل اینکه سرپرستی نداشتیم، به پولیس پیوستم. با اینکار همزمان خواستم تا از تهدیدهای طالبان رهایی یابم.
نورالحی 55 ساله، پدر نجیبه، میگوید که فریب «تبلیغات زهرآگین» طالبان را خورده و به آنها پیوسته بود. آنها در خانوادهام نفوذ کردند و من مجبور شدم از خانهام فرار کنم و به خدمت آنها درآمدم.
نورالحی قبلاً دعاخوانی میکرد و به گفتۀ خودش، زندگی خوب و روبهراهی داشته است.
همچنان نجیبه میگوید که من تسلیم خواستۀ طالبان نشدم، اما یکی از اعضای طالبان، خواهرش را به نکاح خویش درآورد.
نجیبه پس از رهایی از چنگ طالبان، با اعضای خانوادهاش از روستا فرار میکند، در حومۀ شهر شبرغان جابهجا میشود و به فعالیتش در ترکیب پولیس زنانۀ جوزجان، ادامه میدهد.
بانو نجیبه پس از سه ماه فعالیت در ترکیب پولیس، پدرش را نیز تشویق به پیوستن به دولت میکند.
نورالحی که 9 فرزند دارد میگوید که مدت سه ماه برای طالبان کار کرده و پس از سه ماه، به کمک و ضمانت نجیبه، از جمع طالبان فرار کرده و به دولت پیوسته است.
او میگوید که در این سه ماه، به خاطر دوری از فرزندانش، زجر زیادی کشیده است. زن و هفت فرزندش مجبور شده اند تا دهکده را ترک کنند و به شبرغان بیایند.
پدر این دختر به این باور است که طالبان هدفی جز کشتن، ظلم و وحشت ندارند. آنها پلها را نابود میکنند، مکتبها را میسوزانند و مردم بیگناه را میکشند.
نورالحی میگوید؛ از اینکه دخترش پولیس شده خوشحال است.
شماری از شهروندان جوزجان از کار این بانوی نوجوان قدردانی کرده اند.
احمد فواد قادری، یک عضو جامعۀ مدنی در جوزجان میگوید؛ کار این بانو قابل قدر است. جوانان افغانستان نباید در مقابل زور و ستم سر خم کنند.
همچنان، مسؤولان امنیتی جوزجان نیز از پیوستن این بانو به نیروهای پولیس ابراز خرسندی میکنند و حرکت چنین بانوانی را برای تشویق دیگر بانوان، برای پیوستن به این نیروها، مؤثر میدانند.
به تازهگی شورای بانوان پولیس در ولایت جوزجان ایجاد شد، تا سهم بانوان را در تأمین امنیت گسترش دهند.
نجیبه میگوید: «خواستۀ طالبان را نپذیرفتم. همواره از دستورهای طالبان سرکشی کردم و بالاخره به اینجا رسیدم. پدرم خیلی ما را زجر داد، اما تحمل کردم، اما مدام با خودم میگفتم، مردن بهتر از اطاعت از امر طالب است».