پس از تسریع روند گفت‌وگوهای صلح میان نمایندگان ایالات متحدۀ آمریکا و گروه طالبان، نگرانی از احتمال نادیده‌گرفتن دستاوردهای 18 سال اخیر فزونی یافت. بسیاری از فعالان جامعه مدنی، روزنامه‌نگاران، فعالان حقوق زن و فعالان سیاسی هر کدام به صورت انفرادی به ترسیم خطوط سرخ‌شان آغار کردند. شماری هم در شبکه‌های اجتماعی این روند را به سخره گرفتند و به صورت طعنه‌آمیز از یکدیگر پرسیدند «خط سرخ شما چیست؟»

 با داغ‌شدن تنور گفت‌وگوهای صلح، مشخص‌کردن خط سرخ نیز ارجحیت بیشتر یافته و همه در پی تعریف خط سرخ خود سرگردان‌اند. حکومت وحدت ملی که همانند روزنامه‌نگاران، فعالان حقوق زن، فعالان حقوق بشر و فعالان جامعه مدنی از روند گفت‌وگوها کنار گذاشته شده بود، اخیراً روزنه‌‍یی برای مشارکت در گفت‌وگوهای صلح یافته است. اکنون که گشودی در قبای صلح پدیدار شده و اندکی از سماجت طالبان در نتیجۀ تردستی خلیلزاد کاسته شده، حکومت وحدت ملی نیز عزم را جزم کرده تا خطوط سرخ ملت را مشخص کند.

پیش از آن که به کاتب تقدیر ملت بپردازم، واجب می‌دانم مفهوم «خط سرخ» در گفت‌وگو با طالبان را بگشایم؛ قرار است گروهی به نمایندگی از ارزش‌های 18 سال اخیر و جریان پس از فروپاشی امارت اسلامی با نمایندگان گروه طالبان در قطر، گفت‌وگوی سرنوشت‌سازی داشته باشند. آن‌چنان که روشن شده، گروه گفت‌وگوکننده زیر نظر حکومت وحدت ملی تشکیل شده و حرف نخست این گروه، حرف حکومت است. گروه گفت‌وگوکننده برای حفظ برخی از ارزش‌های 18 سال اخیر زیر عنوان خط سرخ حکومت و ملت افغانستان در نشست با نمایندگان طالبان پافشاری کرده و خطوط سرخ جریانی پس از فروپاشی امارت اسلامی را به نمایندگان طالبان گوشزد می‌کند.

برای بسیاری از فعالان اجتماعی کم رنگ‌شدن سایۀ اصحاب دین بر زندگی خصوصی و عموم مردم، مهمترین تحول در 18 سال گذشته است که در نتیجۀ آن جامعۀ شهری افغانستان تحولات شگرفی را تجربه کرد و حتا این تحولات تا روستاها دامن گسترانید. عقل تا حدودی از اسارت رهید و در پی‌‌ آن جامعه تفرد، آزادی بیان، آزادی زنان، حق آموزش و پرورش و حق مشارکت در امور سیاسی را به میزانی به رسمیت شناخت، همان‌گونه که خطوط سرخ طالبان در گفت‌وگوهای آینده مشخص است؛ برگشت به تئوکراسی، سلب آزادی زنان، سلب آزادی بیان، حق مداخلۀ حکومت در امور خصوصی دیگران و

اکنون روشن نیست که خطوط سرخ حکومت وحدت ملی که به عنوان خطوط سرخ ملت به نمایندگان طالبان معرفی می‌شود، چیست؟

حکومت وحدت ملی قلم به دست شیخ عبدالرب الرسول سیاف داده تا خطوط سرخ ملت را ترسیم کند. حکومت چندی پیش اعلام کرد که «فضیلت مأآب عبدالرب الرسول سیاف، در رأس کمیته‌یی خطوط سرخ را مشخص می‌کند.» برای ما روشن نیست که فاز سیاف، نقاش خطوط سرخ چیست و چه چیزی را خط سرخ می‌شمارد؟ اما آن‌چه روشن است این است که سیاف از جمله پیش‌گامان سلفی‌گرایی‌ست که سال‌ها در راه بهشت موعودش در افغانستان نقش کلیدی بازی کرده است.

هنگام ظهور و یورش طالبان به هدف تصاحب قدرت در کابل و آن‌چه که آنان پایان بخشیدن به «شر و فساد» عنوان می‌کردند، سیاف سفیرانی به استقبال آنان فرستاد؛ او اعلام کرد که «طالب جگرگوشۀ ما، عضو وجود ما و طالب نور دیده ماست»، اما طالبان اهمیتی به خوش آمدید او قائل نشدند.

بسیاری به این عقیده‌اند که سیاف در طی 18 سال دیدگاه‌ خود را تعدیل کرده و دیگر آن جهادگری نیست که دست‌دادن و احوال‌پرسی به غیرمسلمان را مجاز نمی‌دانست و فتوای کفر شماری از جمله دوستم را صادر کرده بود. سیاف در آن زمان به آتشِ گداخته و سیفِ بدون غلاف شبیه بود و هر آن‌چه را که غیردینی می‌پنداشت، نابود می‌کرد.

بدون تردید 18 سال زندگی زیر سایۀ نظام مورد حمایت غرب، سیاف را از طرفداری سرسپرده به یک منتقد جدی طالبان تبدیل کرد، اما این محاسبه اشتباه است که تصور شود سیاف، روحانی ستیزه‌جو به کثرت‌گرایی عبور کرده باشد. تفاوتی در خط سرخ طالب و سیاف وجود ندارد، الا در تقسیم و تصاحب قدرت.

دست‌تنگی حکومت در مورد توجیه دینی از مردم‌سالاری در گفت‌وگو با طالبان قابل تأمل است، اما این که سیاف صلاحیت ترسیم خط سرخ را به دست دارد، پرسش‌برانگیز است. تاکنون مشخص نشده که خط سرخ سیاف چه خواهد بود، ولی به گمان غالب خط سرخ سیاف، خط جریان پس از فروپاشی امارت اسلامی نخواهد بود.

در همین زمینه

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام