گفتمان «تساهل و مدارا پیرامون اعتدالگرایی» از مهمترین مسائلی است که امروزه در روند تکامل جامعۀ علمی افغانستان پیش میآید و هر جامعهیی خواه ناخواه با این مسأله مواجه میشود.
تساهل و عدمتساهل یکی از وجوه تمایز جهتگیریهای مختلف سیاسی، فکری و اعتقادی جامعه نیز به شمار میرود. با توجه به چنین جایگاهیست که در اندیشههای سیاسی اسلام این مسأله مورد توجه قرار گرفته و پرسشهای عمیق و گستردهیی دربارة آن مطرح شده است.
شماری از دانشآموختهگان جامعۀ دانشگاهی برای نخستین بار نشستی را تحت عنوان «تساهل و مدارا» پیرامون اعتدالگرایی در دانشگاه برگزار کردند.
سیدحعفر راستین، یکی از برگزارکنندگان این نشست در مورد ضرورت تساهل و مدارا در جامعۀ امروزی افغانستان گفت: «تساهل و مدارا اساساً در مرحلۀ نخست امریست انسانی که در عرصههای مختلفی چون فکری، علمی، سیاسی، اجتماعی و رفتاری، قابل طرح است. اما ازآنجا که تساهل و مدارا بیشتر در روابط جامعه و مردم تبلور عینی مییابد و از طرف دیگر، تساهل رابطهییست که از موضع قدرت اعمال میشود، مهمترین عامل آن از حیث قدرت، همان جامعۀ است که به تبع تعیینکنندۀ حوزه و میزان اعمال تساهل نیز میباشد.»
عبدالغفور آرزو، شاعر و پژوهشگر در این نشست نیز پیرامون موضوع تساهل و مدارا در ادبیات و عرفان، نسبت بین تساهل و دین و چرایی داشتن تساهل و مدارا به بحث و گفتوگو پرداخت. او با بیان این که در ادبیات و عرفان، تعابیر گوناگونی از تساهل وجود دارد. به گفتۀ آقای آرزو، یکی از تعاریف تساهل تحمل عقیده مخالف علیرغم قبول نداشتن آن و علاوه بر این، عدم تحمیل امری بر دیگران؛ این دو عناصر کلیدی تساهلاند. اما پرسش اینجاست که چرا باید تساهل ورزید و مدارا کرد؟
اما چرا ما باید تساهل داشته باشیم؟ آقای آرزو در پاسخ به این پرسش گفت، به خاطر این است که جامعه هویتی متکثر و متنوع از هویتهاییست که با هم متفاوتند، «البته گاهی مواقع این هویتها متأسفانه متضاد هم هستند و چون جامعه متنوع است و آدمها دیدگاههای متنوعی دارند، لازم است در ادارۀ امور و مدیریت جامعه به این تنوع و تکثر احترام گذاشته شود و لازمهاش این است که تسامح وجود داشته باشد.»
روحالله امین، روانشناس نیز در این گفتمان گفت که با مخالفان مدارا یا کسانی که از مدارا به عنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان استفاده میکنند، نباید مدارا شود. همچنان با دشمنان مردم و کسانی که اندیشههای آنها جامعه را به سمت فروپاشی و ورطۀ سقوط میبرد و اندیشههایی که مخرب هستند نباید مدارا شود؛ «بالاخره با کسانی که به باورها و مقدسات مردم توهین میکنند، مدارا جایز نیست.»
آقای امین در ادامه گفت: «رواج هرجومرج و نسبیگرایی افراطی سنتی و معرفتی از جمله خطراتیست که تساهل و مدارا برای جامعه دارد. اما مهمترین خطر مدارا، رواج نسبیگرایی خود باوری دروغین آدمهاست. یعنی رواج این اندیشه که هر چیزی خوب است و هیچ حقیقتی وجود ندارد که این نسبیگرایی افراطی متأسفانه از دل این تساهل غیرعقلانی و تساهل نااندیشیده بیرون میآید. دومین خطر مدارا رواج نوعی هرجومرجگرایی و آنارشیسم است؛ یعنی اگر شما به هیچ نظمی اعتقاد نداشته باشید و بخواهید جامعه را دستخوش بحران کنید. نباید مورد مدارا قرار بگیرید.»
عبدالبشیرفکرت بخشی، استاد الاهیات دانشگاه کابل در مورد تساهل و مدارا در اسلام گفت: «در مجموع در تاریخ نمونههای بسیار موفق و نمونههای تلخی از برخورد دین و مدارا وجود دارد و نشان میدهد که دین هم میتواند در وجه مثبت عاملی برای تقویت تساهل و مدارا باشد و هم در وجه منفی آن به ابزاری در خدمت تسلط یک اقلیت قرار گیرد و مخالفان را سرکوب کند. تا جایی که بسیاری از فیلسوفان از دین دولتی و دولت دینی به عنوان عوامل تهدیدکنندۀ تساهل نام میبرند.»
در پایان این گفتمان، آقای بخشی به نمونههای دیگری از متون دینی اشاره کرد. او با خوانش دعاهایی افزود که بر خلاف تصورسادهانگارانهیی که این دعاها را بازتابدهندۀ نیازهای مادی افراد میداند، بیشتر به دنبال تعیین نسبت خود و دیگریست که به نحوی همان تساهل است.
برگزارکنندگان گفتمان «تساهل و مدارا پیرامون اعتدالگرایی» هدف این نشست را شرح و توضیح تساهل و مدارا در متون اندیشههای سیاسی اسلام، عرفان و ادبیات و روانشناختی میگویند که مصدر نخستین و موثقترین مرجع انسانی شمرده میشود، تا به این وسیله زوایای مختلف این مفهوم و نسبت آن با آموزههای آن برای دولت و جامعۀ علمی روشن شود.