فقرجنسی، چالشی برای محدودهیی ویژه نیست و بیشتر کشورهای جهان با آن روبهرو اند، اما در افغانستان با درنظرداشت آگاهی کم و محدودیتهای سنتی این پدیده بیشتر از پیش افزایش یافته است. در میان دهها بانویی که با این پدیده در افغانستان مواجه اند؛ سمند و مریم دو بانوی جوان از داستان خودشان اینگونه روایت میکنند.
مریم میگوید، فقرجنسی مردانی که در مسیر رفتوآمدش حضور داشتند، سبب شد تا یک سال خانهنشین شود. این بانوی جوان با یادآوری از آن لحظات و احساس حقارتی که حین آزارواذیت به هر انسانی دست میدهد میگوید، هر باری که بیرون از خانه میرود با نیشگون و نکتهکلامهای مبتذل مردانی روبهرو میشود که از این رفتارشان لذت میبرند.
به گفتۀ مریم، جادههای خلوت و بیجنبوجوش و کوچهها و پسکوچههای کمعرض حتا برای زنان برقهپوش هم مکانهای امنی نیستند و زنان در این محلات احساس امنیت نمیکنند. مریم میگوید که مردان «بیمار» بلافاصله پس از دیدن زنی در این چنین مکانها چشمهایشان از حدقه بیرون میزند و چنان شکارچی سرتاپای آنان را نظاره میکنند و حتا برخی از آنان که باجرأتتر باشند، نزدیک شده و تماسهای فیزیکی برقرار میکنند.
مریم میگوید که این گونه رفتارهای ناشی از فقرجنسی به فرد مقابل شاید لذت بدهد، اما او، از این گونه رفتارها احساس حقارت و تنفر میکند. این بانوی جوان میگوید، آنقدر این چنین رفتارها اذیتکننده است که حالا در شدیدترین لحظات هم کمتر برای رفتن به بیرون از خانه دل به دریا میزند.
سمند دختر جوان دیگریست که او نیز بارها مورد آزارواذیت قرار گرفته است. سمند از تجربههای آزارواذیت جنسی که در خیابانها و محلات با آن روبهرو شده با گلویی پر از بغض روایت میکند. او میگوید، کمتر رخ میدهد که هنگام رفتن به مکتب یا بازار برای خرید مورد آزارواذیت قرار نگرفته باشد و مردان با کلمات رکیک آنان را هدف قرار نداده باشند. به گفتۀ سمند، اکثراً از سوی دکانداران، پولیس و جوانان ولگرد مورد آزارواذیت قرار میگیرد.
او میگوید کمتر اتفاق میافتد، نخستین جملهیی که از سوی یک مرد پس از بیرونشدن از منزل میشنود، «شمارۀ تیلفونت چند است؟» نباشد. سمند بارها به پولیس مراجعه کرده، اما به گفتۀ خودش، در کنار بیتوجهی به خواستهاش، آنها هم با او عمل مشابهی داشتهاند.
سمند که میخواهد از روایت اینچنینی مردان زود بگذرد، تند تند میگوید، هرگز نتوانسته به راحتی لباس مورد علاقهاش را بپوشد؛ «وقتی از خانه بیرون میروم به ویژه آنزمانی که برقع نداشته باشم، در مسیر راه دهها نفر را میبینم که با چشمان هیز سرتاپایم را اندازه میکنند.
لطیفه ظریفی، رییس بخش راهبرد وزارت امور زنان میگوید که رفتارهای ناشیانۀ شماری از مردان با زنان ناشی از جنگها و ناامنی چندین دهه در کشور است. به باور خانم ظریفی، با آگاهیدهی به مردم میتوان با این معضل رویارویی کرد.
رفتارهای ناشیانه از سوی مردان و متلکپراکنی پدیدهیی تازه و بکر در جامعۀ سنتی ما نیست. چندی پیش شماری از بانوان کارمند حکایتهایشان را از تجربههای آزارواذیت جنسی در ادارههایشان به سلاموطندار فرستادند. این حکایتها و روایتها بیانگر جوِ نامناسب کاری برای بسیاری از این بانوان بود. با این حال ادارهها دارای چهارچوب کاریاند و با راهبرد و ساخت سیستمی منظم میتوانند پدیدۀ آزارواذیت را ریشهکن کنند، اما از بینبردن این پدیده در خیابانها و مکانهای عمومی آن هم در وضعیت نامناسب امنیتی کشور، امریست دشوار و شاید غیرممکن.