تاجمینه: کار اجباری تمامی آرمان‌هایم را با خاک یکسان کرده است

«یک آرزو دارم؛ این که روزی از این کار لعنتی خلاص شوم و درس بخوانم» این گفته‌های تاجمینۀ 12 ساله است که مدت هاست با خانواده‌اش در داش‌های خشت‌پزی ولسوالی سرخرود ولایت ننگرهار، سرگرم کار شاقه است.

تاجمینه که در هوای سرد زمستان با پدر، پدر بزرگ، دو خواهر و برادر کوچکش هر روز از پگاه تا بیگاه در داش‌های خشت‌پزی سرگرم کار است می‌گوید، به دلیل نداشتن پول درد بیماری را نیز تحمل می‌کنند.

تاجمینه و برادرش منصف می‌گویند، انجام کار اجباری تمامی آرمان‌ها و آرزوهای‌شان را با خاک یکسان کرده است. منصف می‌گوید، خودش سرگرم کار کردن است؛ اما قلبش در مکتب.

خانوادۀ این دختر می‌گوید، ماه‌ها است که طعم گوشت را نچشیده اند.

کسانی که در داش‌های خشت‌پزی سرخرود کار می‌کنند می‌گویند، مالکان این داش‌ها، خانه‌های خرابه و مکان‌های فرسوده را برای خانواده‌های کارگر اختصاص داده‌اند و آنان در بدل گرفتن هر خانه نیز ناگزیرند روزانه هزار خشت بریزند.

غالب پدر تاجمینه، که از یک دست ناتوان است می‌گوید، ده سال می‌شود که خشت‌پزی می‌کند، اما هنوز هم نتوانسته 95 هزار کلدار پاکستانی بدهی‌اش به مالک این کوره را بپردازد. به گفتۀ او، مالکان داش‌های خشت‌پزی در بدل یک روز کار تنها 30 کلدار از طلب‌کاری‌های‌شان را می‌گردانند.

او می‌گوید، از این که نمی تواند فرزندانش را به مکتب بفرستد ناراحت است.

مادر غالب، نیز از سختی زنده‌گی شکایت کرده و می‌گوید، نه غذایی برای خوردن دارند و نه پوشاکی برای پوشیدن.

در داش‌های خشت‌پزی سرخرود، زنان، مردان و کودکان زیادی کار می‌کنند.

بر بنیاد آمارها، در ولسوالی سرخرود، حدود 100 داش خشت‌پزی فعالیت دارد و بیش از 1500 خانواده در آن‌ها سرگرم کار اند. اما بیشتر کسانی که خشت می‌زنند به گونۀ گروهی کار می‌کنند. مالکان کوره‌ها این خانواده‌ها را به گرو گرفته اند و از آنان بیگاری می‌کشند.

شماری از این افراد می‌گویند، دولت برای مردم زمینۀ کار را فراهم نساخته و آنان ناگزیرند برای ادامۀ زند‌ه‌گی‌ در گرو مالکان کوره‌های خشت‌پزی بمانند.

افزون بر تاجمینه، شاکرالله، نیز در داش‌ خشت‌پزی سرخرود سرگرم انجام کار شاقه است.

این پسر جوان 20 سال از عمرش را در کوره‌های خشت‌پزی گذرانده است. او می‌گوید، در روزهای بارانی کار کردن در داش‌های خشت زیاد دشوار است و نمی‌توانند بدهی‌های‌شان را بپردازند، به همین دلیل بیشتر از پیش به مالکان کوره‌ها بدهکار می‌مانند.

شاکرالله می‌گوید، اگر خانواده‌ها بخواهند این کار را پیش از پایان قرارداد ترک کنند، باید بدهی‌ها، تاوان خشت‌های که در جریان کار خراب شده، کرایه خانه و پول صرفیه برق را بپردازند و بهای خشت‌های را که تهیه کرده‌اند نیز نیم پول حساب می‌کنند.

به گفتۀ او، مالکان داش‌های خشت‌پزی حتا اجازه شنیدن رادیو و تماشای برنامه‌های تلویزیونی را نیز به کارگران‌شان نمی‌دهند.

اما مالکان داش‌های خشت‌‌پزی، این گفته‌های کارگران را رد می‌کنند. آنان می‌گویند، هر کسی که بتواند بدهکاری‌‌ خود را بپردازد، هر وقت که خواسته باشد می‌تواند این کوره‌ها را ترک کند.

مسافرخان، مالک چند داش خشت‌پزی می‌گوید، از هر کارگر هزار خشت را در بدل 530 کلدار پاکستانی می‌خرد و کسانی که نمی‌توانند با این پول زنده‌گی‌شان را بگذرانند، ناگزیرند ساعت‌های بیشتری کار کنند.

در داش‌های خشت‌پزی سرخرود، حدود 2 هزار کودک در وضعیت ناگوار و خلاف قانون کار سرگرم کارند.

عبدالحکیم شیرزاد، رییس شبکۀ نگهداری از کودکان و رییس کار و امور اجتماعی ننگرهار به سلام‌وطندار می‌گوید، شمار خانواده‌هایی که در کوره‌های خشت‌پزی کار می‌کنند در حال نوسان است و به همین علت آمار دقیقی از آنان ارایه نمی‌تواند.

آقای شیرزاد می‌گوید، که برای حل مشکل کارگران به ویژه در بخش کاهش شمار خشتی که آنان در بدل خانه می‌ریزند و افزایش مزدشان، چندین بار سندهایی را آماده کردند، اما مالکان این داش‌ها حاضر به امضای آن‌ها نشده‌اند.

به گفتۀ آقای شیرزاد، ریاست کار و امور اجتماعی ننگرهار در نظر دارد تا برای مالکان داش‌های خشت‌پزی و خانواده‌های کارگر درباره کار در این داش‌ها و نگهداری از کودکان آگاهی رسانی کند.

محمدآصف شینواری، سخنگوی ریاست معارف/آموزش و پرورش ننگرهار می‌گوید، در همکاری با صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) 19 مکان را در ولسوالی سرخرود که کودکان کارگر در آنجاها سرگرم کارند، شناسایی کرده‌اند و در آن مکان‌ها برای کودکان مکتب‌های محلی ساخته اند که تا صنف سوم برای آنان آموزش داده می‌شود و از صنف چهارم به مکتب‌های دولتی انتقال داده می‌یابند.

اما خانواده‌های کودکان کارگر می‌گویند، به علت ناداری و تنگدستی نمی‌توانند از طرف روز کودکان‌شان را به مکتب بفرستند.

صبرینا حمیدی، رییس دفتر ولایتی کمیسیون حقوق بشر در حوزۀ شرق نیز می‌گوید، آنان دربارۀ شمار این خانواده‌ها سرویی را راه اندازی کرده‌اند.

این تنها ولایت ننگرهار نیست که در آن گروهی از زنان و کودکان ناگزیرند تا برای پرداخت بدهی‌های‌شان بیگاری کنند. وضعیت بد اقتصادی هر روز به شمار خانواده‌هایی که گزینۀ آخر را انتخاب می‌کنند و ساعات عمرشان را به کس دیگری می‌فروشند می‌افزاید و هر روز به شمار کودکان خیابانی افزوده می‌شود و هر روز میانگین سن کارگران در افغانستان پایین می‌آید.

به اشتراک بگذارید:
به اشتراک گذاری بر روی facebook
به اشتراک گذاری بر روی twitter
به اشتراک گذاری بر روی telegram
به اشتراک گذاری بر روی whatsapp
به اشتراک گذاری بر روی email
به اشتراک گذاری بر روی print

این مطلب در آرشیو سلام وطندار ذخیره شده است.

اخبار و گزارش‌های سلام وطن‌دار را از شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیسبوک

توییتر

تلگرام