بیگاری (کار بیمزد) گونهیی از بردهگی پیشرفته است که تا هنگام پرداخت بدهی شخص ادامه دارد. نمونههایی از بردهگی پیشرفته را میتوان به صورت گسترده در سراسر کرۀ زمین مشاهده کرد.
یک کارگر هنگامی به بیگاری مجبور میشود که کار خود را به عنوان وسیلهیی برای بازپرداخت بدهیاش بفروشد. اما بیگاری در افغانستان پیچیدهتر از دیگر کشورهاست.
زنانی که در جامعهیی مردسالار به سختی میتوانند صاحب کار شوند، ناداری و فقر مجبورشان به بیگاری میکند.
شیما و کبرا، دو زنی اند که به خاطر مشکلات اقتصادی در یک کارخانۀ تولید صنایع دستی ساعات زیادی با مزد اندک مصروف کار اند. آنان از صاحب کارخانه مبلغی گرفته بودند و اکنون مجبورند برای پرداخت بدهی خود صبح تا شام کار کنند.
شیما تنها نانآور خانوادهیی 20 نفره است. شوهر شیما بیمار و خانهنشین است و پسرش شاگرد راننده. این زن در خانهیی زندهگی میکند که از خسرش به ارث مانده است.
شیما چند ماه پیش از رییس این کارخانه 200 هزار افغانی گرفت تا بدهی بانک را بپردازد؛ اما این کمک شیما را از چاله کشید و در چاه انداخت.
این زن میگوید، تا وقتی که بدهیاش کامل پرداخت نشود به نحوی در گرو صاحب کارخانه است. او با جان دل دستوپا میزند تا هرچه زودتر بدهیاش را بپردازد و به همین خاطر با این که مبتلا به بیماری ورم مفصل و استخوان/آرتروز است، در روزهای تعطیلی صفاکاری خانههای مردم را به عهده دارد.
شیما هنوز امیدش را نباخته و آرزو دارد روزی بدهیهایش پرداخت شده و صاحب کاروباری نانوآبداری شود.
کبرا اما 100 هزار افغانی از رییس این کارخانه بدهکار است. او مبلغ پول را برای برگزاری نمایشگاه ساختههای دستیاش قرض گرفته بود، اما نمایشگاه سودی نکرد و تمام داروندارش از دست رفت.
او میگوید، چون نتوانسته پول رییس کارخانه را در زمان موعود بپردازد، ناچار است بیمزد کار میکند.
کبرا از 8 صبح تا 4 عصر در کارخانۀ تولید ساختههای دستی کار میکند و در پایان روز تنها کرایۀ رفتوآمدش را میگیرد.
پسر کبرا تنها کسیست که مسؤول دخل و خرج خانواده است، اما او شاگرد آبدارچی است و چندان درآمدی ندارد.
این زنان نمیتوانند از چنین وضعیتی به کسی یا جایی شکایت کنند؛ چون نمیخواهند خانوادههایشان بیش از این زیر بار فقر بروند.
فروزان، صاحبکار شیما و کبرا میگوید که 20 تا 25 زن سرگرم کار در این کارخانه اند که بیشترشان باید به خاطر پرداخت بدهیهای خود رایگان کار کنند.
رییس کارخانۀ تولید ساختههای دستی، بیگاریکشی از شیما و کبرا را میپذیرد و میگوید، تا وقتی که این زنان بدهیهای خود را نپردازند، نمیتوانند این کارخانه را ترک کنند.
در قانون اساسی افغانستان و در قانون مبارزه با قاچاق انسان، نگهداری اجباری یا گروگانگرفتن شخص برای بهرهکشی با حیلهونیرنگ و زور و یا هم استفادۀ سوء از ناگزیری شخص، جرم پنداشته میشود.
خانم فروزان دربارۀ این که آیا گروگانگرفتن کارگران در قانون افغانستان جرم است یا نه میگوید، حکومت به جای این که از او دربارۀ بیگاریکشی بپرسد، باید برای زنان بیبضاعت زمینه کار را فراهم کند.
شبنم سیمیا، معاون بخش زنان کمیسیون ساحهیی حقوق بشر در کابل میگوید، گروگانگیری، بیگاری و بهرهکشی از کارگران و کارمندان جرم است و بر بنیاد قانون اساسی بیگاریکشی در بدل پرداخت غرامت و قرضه مجاز نبوده و خلاف آزادیهای فردیست.
اما ماهرخ یوسفزی، رییس امور اقتصادی و هماهنگی وزارت زنان با حمایت از شیما و کبرا میگوید، اگر این زنان از این وزارت کمک بخواهند، آنان حاضر اند این قضیه را بررسی کنند.
صفیالله ضیایی، مسؤول بخش رسانههای مرکز آموزشی بانوان افغان هم میگوید، تاکنون به چنین پروندهیی سر نخورده، اما این نهاد بخشی برای عدالتخواهی دارد که این بانوان میتوانند به آن مراجعه کنند.
محمدامانالله رضایت، سخنگوی وزارت عدلیه نیز میگوید، این کارگران باید هرچه زودتر برای رسیدهگی مشکلاتشان به نهادهای عدلی و قضایی سر بزنند.
در بخشهای دوردست و بیشتر روستاها هنوز هم بزرگ یا خان منطقه، پول ناچیزی به برزگر میدهد تا بر روی زمینهایش جان بکَند. اما قضیۀ شیما و کبرا نشان میدهد که بردهداری و بیگاریکشی در شهرها هم هر چند با چهرهیی دیگر وجود دارد.