پس از هر حمله انتحاری، آن چه برجای میماند، کوهی از شیشه است. باور عموم این است که آتش انفجار و انتحار بازار شیشهفروشان را گرم نگه میدارد؛ اما شیشهفروشان با این باور به شدت مخالفاند و میگویند، تغییر سبک معماری، استفاده از شیشههای ناشکن و چسپ شیشه، اتفاقا بازار شیشهفروشان را کساد کرده است.
تا از چهارراهی حاجی یعقوب گذشتم، چشمم به تلی از شیشههای شکسته و ریخته افتاد. کمی پیشتر دو نفر در حال جارو کردن خرده شیشهها بودند. یک دکاندار نیز با چند نفر که ظاهرشان کمتر به مشتری میخورد، در حال چانه زدن بود. شیشه سازها با ابزارهای شان آمده بودند تا دکان را شیشه کنند. نزدیک شدم؛ بحث از 20 هزار افغانی بود و دکاندار تلاش میکرد تا قیمت را به 15 هزار برساند.
با عبدالمتین که از دکانداران قدیمی شهرنو است، گفتوگو کردم. او شیشههای شکسته و بطریهای تخریبشدهیی آب، نوشابه، مربا و سایر مواد غذایی را نشانم میدهد و با کشیدن آهی میگوید، ببین این روزگار من است.
متین برآورد میکند 80 هزار افغانی ضرر کرده است. او اما میگوید، این خسارت در برابر خسارتی که در روزهای کسادی بازار بر او تحمیل شده، ناچیز است.
به گفتۀ او از وقتی که هشدار انفجار و انتحار در شهر نو داده شده است، مشتری کاهش یافته و بازار نیز رو به کسادی گذاشته است.
میرعزیز که دفتر خدمات مسافرتی و تکتفروشی دارد، همسایۀ متین است. او که گردوخاک انفجار دیروز هنوز بر سیمای دفترش خودنمایی میکند، میگوید، علاو بر حملۀ انتحاری، شیشههای دکانها و خانهها نیز جان شهروندان را میگیرد.
او میگوید، در انفجار دیروز تمام شیشههای دفتر ما و دیگر دکانها شکستند. گاهی زحمتهای چندین ماهۀ یک نفر در انفجار انتحاری از بین میرود.
برای فهمیدن رونق بازار شیشهفروشیها، سری به شیشهفروشیهای پایتخت زدم.
محمد قسیم از شیشهفروشان کابل میگوید، باور مردم این است که آتش انفجار و انتحار، بازار شیشهفروشان را گرم میکند؛ در حالی که چنین نیست. پس از حملههای انتحاری و انفجاری، بیشتر مالکان خانههای مسکونی، از ترس حملۀ بعدی از خریدن شیشه صرف نظر میکنند و با پلاستیک پنجرههای شان را میپوشانند.
او اما می پذیرد که بعد از هر رویداد، صاحبان بسیاری از دکانها، فروشگاهها و شرکتهای بزرگ مجبورند شیشه بخرند.
ضمیر که سالهاست کارش شیشهفروشیست، می گوید، چند سالی است که سرمایهگذاران، در ساخت فروشگاهها و دکانهای بزرگ کمتر از شیشه استفاده میکنند و شیشههایی را هم که استفاده میکنند، معمولا ناشکناند که این نوع شیشیهها نسبت به شیشههای معمولی، بسیار مقاوماند.
اما انتحار و انفجار سراسر وحشت و دهشت و ویرانی نیست. در گوشۀ دیگری از شهر، حمید با خرده شیشههای ظاهرا به دردنخور وسایل زینتی میسازد. او 19 سال است که عتیقهفروشی دارد. حمید میگوید تکههای شیشه را از شیشهفروشیها خریده و با آنها وسایل تزئینی میسازد.
او نیز از کسادی بازار مینالد و میگوید، سالها پیش، حتا خرده شیشههای روی خیابان را هم به خورد آثارش می داده؛ اما در دو ـ سه سال اخیر صنعت شیشهسازی و اشیا تزئینی راکد شده است.
کابل در دو سال پسین شاهد چندین حملۀ انتحاری بوده است. شاید در ذهن شهروندان پایتخت، آن چه که هر بار پس از انفجار و انتحار شکل میگیرد، صدای وحشتناک انفجار، شکستن و ریختن شیشهها و صدای آه و نالۀ مردم باشد. انفجار، عامل شکستن شیشه و نالۀ مردم است.