.jpg)
سفرههای گرم خانوادهها که روزی شاهد حضور مهمانان گوناگون بود و خانهها میزبان افرادی که ساعتها به گپوگفت میپرداختند، قصه میگفتند و از گذشتههایشان روایت میکردند، این روزها کمتر به چشم میخورد.
آن روزها زیر نور آفتاب، پای صحبتهای بزرگان مینشستیم و تمام حواسمان را به داستانهایی که تعریف میکردند، جمع میکردیم. گاهی آنقدر این روایتها شیرین بود که چندین ساعت به سرعت چند دقیقه میگذشت. اما زمان و تکنالوژی به همان سرعت این دورهمی گرم و پررنگ را گرفت و به جای آن جاگزینهایی آورد.
در چند سال اخیر که دسترسی افراد به گوشیهای هوشمند فوقالعاده زیاد شده، صاحبان تکنالوژیها به این فکر افتادهاند تا سرگرمیها را از کوچهوبازار و چای و چایخانه جمع کرده و به سوی مدرنیزهشدن سوق دهند. بازیهایی چون کندیکراش، رقابتهای موتررانی، فوتبال و اخیرن هم «لودو کینگ» یا همان لدو از هر قشر و هر سنوسال هواداران پروپاقرص خود را دارند.
از این میان لودو، رقابتی بر سر گرفتن تاج پادشاهی بیشتر از دیگران هوادار داشته است. لودو از جمله بازیهای کلاسیک است که قبلاً بر روی تخته بازی میشد. یادم میآید وقتی دانشآموز صنف سوم بودم، هنگام فراغت تختۀ لودو را روی اتاق پهن میکردیم و به بازی میپرداختیم. اما شیوۀ بازی کنونی با چند سال پیش خیلی متفاوت شده است. اکنون این بازی از شکل تختهیی بیرون شده و به شکل سافتویر بر روی گوشی نصب میشود. حتی این بازی را میتوان به صورت آنلاین بازی کرد. اما موضوع نگرانکننده اعتیاد بعضیها به این بازیست.
.jpg)
قدرت یکی از جوانانیست که گهگاهی لودو بازی میکند، اما دوست ندارد به این بازی معتاد شود. به باور او، این بازی بیشتر از این که برای تفریح باشد، باعث وقتکُشی میشود. قدرت از بازی لودو روایتهای زیادی دارد. میگوید، در یکی از غروبها دوستش به وی زنگ میزند و با عجله برایش میگوید که خانۀشان بیاید. قدرت که نگران شده بود میکوشد هر چه زودتر خودش را به خانۀ دوستش برساند. وقتی آنجا میرسد میبیند که همه چیز عادیست: «سه تن از دوستانم منتظر من بودند تا لودو بازی کنیم.»
با این که لودو باعث میشود دوستان گرد هم آیند، یکی از عوامل دوری افراد نیز است. قدرت میگوید، وقتی مصروف بازی هستیم هیچ کس با دیگری حرف نمیزند. هر کس تلاش میکند تا تمرکزش را بر روی مهرههایش بیشتر کند.
شماری هم به تمام معنا از زندگی روزمره دور شدهاند و از دوروبر به خاطر این بازی بریدهاند. پروین، استاد در یکی از مکتبهای دخترانه در شهر کابل میگوید، قبلاً این بازیها تداخل در زندگی ایجاد میکرد، اما حالا آدم حس میکند که زندگی میان بازی لودو تداخل ایجاد میکند.
پروین میگوید، با این که آوردن مبایل در مکتب اجازه نیست، اما برخی از دختران به صورت پنهانی با خود موبایل میآورند و لودو بازی میکنند. پروین چندین بار متوجه شده که دختران حتا در ساعت درسی لودو بازی میکنند.
.jpg)
اما برخی فکر میکنند لودو با این که باعث اتلاف وقت میشود، وسیلۀ خوبی برای تفریح است. حسن که از سه سال به اینسو در یکی از اردوگاههای مهاجران در اندونزی به سر میبرد، میگوید که نصف این سه سال را با لودو گذرانده است. او میگوید که اگر این بازی نبود شاید تا حالا از غم و غصۀ زیاد دِق میکرد.
وهاب یکی از شهروندان کابل نیز باور دارد که بازی لودو چندان بد نیست، البته باید شهروندان محتاط باشند تا این بازی از تفریح به اعتیاد تبدیل نشود. او که کارمند یکی از ادارههای دولتیست میگوید که بسیاری از کارمندان دولت به خاطر بازی لودو، کارهایشان را رها کرده و به بهانۀ جلسه یا خرابی سیستم، لودو بازی میکنند.
اما مصطفی یکی دیگر از شهروندان میگوید که زیادهروی در این بازی خطرناک است. او میگوید که گاهی چند شب متواتر به خاطر این بازی بیدار بوده و مقدار گزاف پول نیز در نتیجۀ شرطبندی باخته است.
در بازی لودو یک مهره که «تاس» نامیده میشود نقش تعیینکننده دارد. اما در انتخاب شمارۀ تاس، بازیگران هیچ نقشی ندارند. شماری از شهروندان میگویند، گاهی هم اتفاق میافتد که چرخیدن تاس آنان را تا سرحد دیوانگی پیش میبرد؛ زیرا به صورت متواتر مهره طبق خواستشان نمیآید.
تفریح و گاهی وقتگذرانی برای شهروندان افغانستان که همواره شاهد صحنههای خشن و زجرآور خشونت و جنگاند، بدون شک که بد نیست. اما این بازیها تا زمانی نقش مثبت دارند که به هدف اصلی زندگی تبدیل نشوند.